گروه مطالعات و پژوهش های اتحادیه واردکنندگان نهاده های دام وطیور ایران

گوشت مرغ به دلایل گوناگون اقتصادی و بهداشتی از جایگاه ویژه‌ای در بین اقلام مختلف پروتئین حیوانی برخوردار است. این امر به نوبه خود، رشد و گسترش صنعت مرغداری در ایران و جهان را به همراه داشته است به گونه‌ای که تولید گوشت مرغ در ایران از ۴۲ هزار تن در سال ۱۳۴۴ به رقم حدود 2000 هزارتن در سال‌های اخیر افزایش یافته و از این جهت در بین 10 کشور برتر تولید کننده این محصول قرار دارد (آمار نامه جهادکشاورزی، سال‌های مختلف). همسو با افزایش تولید، سرانه مصرف این محصول نیز از ۱۸ کیلوگرم در سال ۱۳۵۰ به رقم حدود 22 کیلوگرم در سال 1395 رسیده است، هرچند که در سال‌های اخیر و از سال 1390 شاهد کاهش مصرف سرانه گوشت مرغ در کشور بوده‌ایم (آمار هزینه و درآمد خانوار مرکز آمار). 

 در همین راستا بر اساس بررسی‌های بعمل آمده از گزارش‌های سازمان حمایت می‌توان استنباط نمود که  به طور متوسط حدود ۶۰ درصد هزینه تولید یک کیلوگرم گوشت مرغ اختصاص به هزینه خوراک (دان) دارد. در بین اقلام مختلف تشکیل دهنده غذای مرغ، ذرت، کنجاله سویا به طور متوسط حدود 70 تا 80  درصد از هزینه خوراک مرغ را تشکیل می‌دهد. آنچه بر اهمیت ذرت، کنجاله سویا، به عنوان نهاده های اصلی صنعت مرغداری می‌افزاید، آن است که این اقلام عمدتاً وارداتی بوده و نوسانات ناشی از قیمت واردات این محصولات همواره باعث نوسانات شدید قیمت محصول نهایی این صنعت (گوشت مرغ) گردیده است. 

به رغم تلاش های صورت گرفته، صنعت مرغداری کشور هنوز نوسانات شدید قیمت نهاده های تولید و عدم کنترل مناسب قیمت آنها را از یک سو و کنترل شدید قیمت محصول تولیدی (گوشت مرغ) را از سوی دیگر تجربه می‌کند، که این امر به نوبه خود با تاثیرگذاری بر سود تولیدکننده، می‌تواند تبعاتی را بر کیفیت تولید و رفاه مصرف‌کننده برجای گذارد. 

آنچه بدیهی است موضوع مداخلات دولت که عمدتا با رویکرد حمایت از رفاه مصرف‌کننده از منظر دسترسی در قیمت مناسب بوده است، زمینه‌ساز مداخلاتی در زنجیره ارزش و عرضه این محصول گردیده که بنظر می‌رسد اقدامات و ابزارهای مورد استفاده در این مسیر در مجموع اهداف رفاه اجتماعی(مصرف‌کننده و تولیدکننده) را به چالش کشیده است.

2.روند مداخلات دولت در بازار گوشت مرغ 

به دلیل اهمیت گوشت مرغ در اقتصاد کشاورزی کشور و تأمین امنیت غذایی افراد جامعه دولت‌ها چه قبل از انقلاب و چه پس از انفلاب با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه، سیاست‌های متفاوتی را در بازار این کالا اتخاذ کرده است. یک تقسیم‌بندی از مداخلات بر اساس مبدأ تاریخی وقوع انقلاب می‌باشد که در ادامه به مداخلات دولت بعد از انقلاب اشاره خواهد شد.

1-1ماهیت مداخلات دولت در بازار مرغ پس از انقلاب

بر اساس سیاست‌های اتخاذ شده توسط دولت در بازار گوشت مرغ مداخله دولت در این بازار پس از انقلاب را می‌توان در چهار دوره تقسیم‌بندی نمود.
که در هر بازه زمانی می‌توان مصوبات و تصمیم‌گیری‌هایی مرتبط با بازار و یا صنعت مرغداری کشور را که به بطور مستقیم و یا غیر مستقیم بر قیمت تاثیرگذار بوده‌اند ملاحظه نمود.

1-1-1دوره تثبیت قیمت کالاها و نهاده‌ها از سال 1359 تا سال 1370

مشخصه اصلي این دوره، تثيت قيمت (نهاده و محصول)، سهميه‌بندي كالا، پرداخت يارانه به نهاده‌ها، پرداخت يارانه به كالاها و تثبيت نرخ ارز بوده است(گیلانپور و همکاران، 1391) طی این دوران نهاده‌های اصلی پرورش طیور توسط دستگاه‌های مربوط تهیه و در قبال دریافت تعهداتی مبنی بر تحویل گوشت طبق ضوابط خاصی، در بین مرغداران توزیع می‌شد ولی در عمل میزان نهاده تحویلی کمتر از ظرفیت‌های ایجاد شده بود و قیمت این نهاده‌ها در بازار نیز هم به لحاظ سطح قیمت و هم به لحاظ میزان نوسان با نهاده‌های دولتی بسیار متفاوت بودند(بستاکی و صادقی، 1381). مهمترين دستاوردهاي اين سياست‌ها  رکود شدید در مدیریت واحدهای تولیدی، قرار گرفتن گوشت مرغ به عنوان کالای اساسی در سبد غذایی مردم و به تبع افزايش مصرف گوشت‌مرغ، سهميه‌بندي توزيع آن،‌ كمبود شديد عرضه و ايجاد بازارهاي موازي محصول و نهاده‌هاي توليد و در نتیجه افزایش قیمت‌ها بصورت کاذب در نتیجه اجرای سیستم سهمیه‌بندی بوده است. از دیگر چالش‌های اساسی مربوط به این اقدامات می‌توان به  فقدان برنامه مشخص براي توسعه توليد، كاهش رقابت در بخش توليد نهاده‌هاي مصرفي و عدم توجه بخش دولتي به كارهاي اساسي و بنيادي اشاره نمود( بستاکی و صادقی، 1381؛ نیکوکار، 1386؛گیلانپور و همکاران، 1391). شایان ذکر است سیاست‌های تثبیت قیمت با فراز و نشیب‌هایی تا سال 1370 ادامه یافت.

1-1-2آزادسازی بازار کالاها از سال 1370 تا 1377

در سال‌های 1370 تا 1377 همگام با اجرای سیاست‌های تعدیل اقتصادی و با توجه به ناکارایی سیاست‌های پیشین، افزایش هزینه‌های عمومی، تقاضای روزافزون جامعه و پدیدار آمدن بازار سیاه و همچنین رکود در صنعت مرغداری از اوایل سال 1370، سیاست آزادسازی گوشت مرغ و تخم ‌مرغ با برداشتن سهمیه‌بندی در کشور و با رویکرد رفع موانع توسعه كمي صنعت طيور با تغيير نرخ ارز دولتي به رقابتي در شورای اقتصاد به تصویب رسید(بستاکی و صادقی، 1381؛ گیلانپور وهمکاران، 1391). در این راستا کمیته‌ای متشکل از بانک مرکزی، شرکت گسترش خدمات بازرگانی(وابسته به وزارت بازرگانی)، سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان، با مسئولیت جهادسازندگی مأمور تدوین آئین‌نامه‌ای در این زمینه شد(بستاکی و صادقی، 1381؛ نیکوکار، 1386). در مراحل بعدی آزادسازی ارز مورد نیاز صنعت از رقابتی به شناور و سپس به صادراتی تبدیل گردید(آئین‌نامه قیمت‌گذاری کالا و خدمات ، 1373؛ بستاکی و صادقی، 1381). با توجه به اینکه آزادسازی نهاده‌ها به افزایش بی‌رویه هزینه تولید منجر می‌گردید، طی سال‌های برنامه‌ی اول توسعه، دولت به منظور حمایت از تولیدکنندگان صنعت مرغداری در بازار نهاده‌های دامی دخالت کرد و واردات و توزیع بخش مهمی از این نهاده‌ها را برعهده گرفت. در طول اجرای این برنامه در حالی‌که تولیدکنندگان نهاده‌ها را با قیمت یارانه‌ای دریافت می‌کردند ولی کالای خود را در بازار آزاد بفروش می‌رساندند که همین امر باعث افزایش درآمد آنان در این صنعت گردید و جذابیت ورود به صنعت مرغداری را برای سرمایه‌گذاران و تولیدکنندگان افزایش داد. از دیگر اقدامات حمایتی دولت در این بازه می توان به اعطای مشوق‌های صادراتی برای صادرات مرغ اشاره نمود که به جذابیت بیشتر فعالیت در این صنعت کمک نمود(نیکوکار، 1386).

از مهمترين دستاوردهاي اين سياست می‌توان به افزایش حجم و ضریب سرمایه‌گذاری در صنعت مرغداری به نسبت سال‌های قبل از 1370 ، ‌حذف سهميه و كالابرگ گوشت‌مرغ، تعيين قيمت گوشت‌مرغ بر اساس عرضه و تقاضاي آن، توسعه صنعت با رعایت اصول فنی و بهداشتی نسبت به گذشته، و ارتقای سطح مدیریت، نیروی انسانی و کیفیت تولید و فراوری کالاها  اشاره نمود. در کنار این مزایا می‌توان به چالش‌هايي نظیر افزايش قيمت نهاده‌ها،‌ ادامه انحصار دولت در واردات نهاده‌ها و افزايش قيمت گوشت‌مرغ اشاره نمود. بر اساس مواردی که به آن اشاره گردید اقدامات دولت در این دوره با ریکرد حمایت از تولید و توسعه کمی تولید بوده است تا شاید از طریق افزایش عرضه، سطح قیمت‌ها را کاهش دهد اما بررسی روند تغییرات شاخص قیمت گوشت مرغ در بازه زمانی 1370 تا 1377 حاکی از 9 برابر شدن میزان این شاخص در سال 1377 نسبت به سال 1370 و رشدی حدود 400 درصد در شاخص قیمت کالای مذکور می‌باشد. در واقع سیاست‌های آزادسازی در قسمت بازار کالا و علی‌رغم ایجاد ظرفیت‌های تولیدی بیشتر، حداقل در کنترل قیمت گوشت مرغ از اثربخشی و موفقیت لازم برخوردار نبوده است. شاید به همین دلیل هم در بازه زمانی مذکور از سوی هیأت وزیران و متولیان امر تصمیاتی اتخاذ گردیده است که با رویکرد کلّی آزادسازی دولت در بازار و صنعت مرغداری در تضاد می‌باشد. از مهمترین این مصوبه‌های مربوط به این بازه زمانی می‌توان موارد زیر اشاره نمود:

- تصمیم نمایندگان ویژه رییس جمهور در ستاد پشتیبانی برنامه تنظیم بازار در تاریخ 30/6/1376 در خصوص نحوه تنظیم بازار و ذخیره گوشت مرغ  موارد زیر را ابلاغ نمودند: 

1 - وزارت بازرگانی از محل ارز شناور سهمیه وزارت جهاد سازندگی نسبت به واردات پنج هزار تن گوشت مرغ اقدام کند و توزیع آن با‌هماهنگی وزارتین بازرگانی و جهاد سازندگی خواهد بود. 2- وزارت جهاد سازندگی ظرف مدت یک ماه طرح جامع تولید، توزیع و تنظیم بازار گوشت (قرمز و سفید) و مشکلات صنعت طیور را تهیه‌و جهت طرح در ستاد به دبیرخانه ارسال نماید. 3- کمیسیون سه ‌نفره نمایندگان وزارتخانه ‌های بازرگانی، جهاد سازندگی و سازمان حمایت مصرف ‌کنندگان و تولیدکنندگان، گزارش اقدامات انجام ‌شده در مورد تولید، توزیع و قیمت مرغ را به صورت ‌ماهانه جهت طرح در ستاد به دبیرخانه ارسال نمایند.

1-1-3آزادسازی کامل بازار کالاها و نهاده‌ها از سال 1377 تا سال 1381

در سال 1377 به دلیل محدودیت‌های ارزی در کشور، کاهش تدریجی یارانه‌های واردات و حمایت از تولید داخلی نهاده‌ها مورد توجه قرار گرفت. در این سال، دولت تأمین نهاده های صنعت طیور را به بخش‌های تعاونی و خصوصی واگذار کرد. با ارائه طرحی با عنوان ساماندهی صنعت طیور و با هدف شفاف‌سازی وضعیت تولید، ظرفیت‌ها و هزینه‌های تولید و واقعی شدن قیمت‌ها، سیاست آزادسازی صنعت وارد مرحله تازه‌ای گردید. بر اساس این طرح مقرر گردید نرخ ارز تخصیصی به واردات نهاده‌های صنعت طیور به واریزنامه‌ای تبدیل و حدود 70 درصد واردات نهاده‌ها به بخش خصوصی واگذار شود و برنامه آزادسازی که چندسال متوقف شده بود، دوباره ادامه پیدا کند. این طرح از تاریخ 25/8/1377 به اجراء درآمد. اجرای طرح مذکور زمینه حضور بخش خصوصی در بازار نهاده‌های صنعت مرغدار را فراهم نمود.  بطوریکه سهم بخش خصوصی از واردات نهاده‌های ذرت، کنجاله سویا و پودر ماهی به ترتیب به 90 تا 97  درصد از کل وارادت این نهاده ها رسید.(نیکوکار، 1386).

شایان ذکر است هرچند با اجرای طرح آزادسازی صنعت طیور کشور بسیاری از موانع و محدودیت‌ها برطرف شد اما سطح میانگین قیمت مواد اولیه دان بر اثر افزایش قیمت تمام شده آن به تدریج افزایش پیدا کرد که این روند تا پایان همان سال و اوایل سال بعد ادامه یافت. این مسئله به افزایش قیمت تمام شده هرکیلوگرم گوشت مرغ و تخم مرغ منجر شد. در این زمان، عدم تناسب بین قیمت تمام شده و قیمت عرضه کالا در بازار موجب شد مرغداران، زیان زیادی را متحمل شوند( شرکت سهامی پشتیبانی امور دام کشور، آمار سال‌های مختلف). با تثبیت نسبی نرخ ارز و حضور بخش خصوصی در بازار نهاده‌ها، انتظار می‌رفت که نوسان قیمت نهاده‌ها و کالای نهایی در این صنعت کاهش یابد اما قیمت‌ها نه تنها رشد چشمگیری داشتند بلکه نوسان قیمت‌ها نیز در این بازه ادامه یافت. بررسی شاخص قیمت گوشت مرغ در فاصله زمانی 1377 تا 1381 حاکی از دو برابر شدن شاخص قیمت در سال 1381 بوده که رشدی حدود 90 درصد را به همراه داشته است. 
از طرف دیگر با آزادسازی بازار نهاده‌های پرورش طیور، دولت سیاست‌های حمایتی خود از این صنعت را در قالب‌های دیگری، مانند بیمه محصولات صنعت مرغداری به اجراء گذاشت.

بر اساس مصوبه‌های نظام تعیین قیمت کالا و خدمات در سال‌های 1378 و 1380 گوشت مرغ وارداتی با عنوان گوشت تنظیم بازار که مشمول دریافت ارز واریزنامه‌ای بود، مجدداً در لیست کالاهای مشمول قیمت‌گذاری قرار گرفت. ریشه این مداخله در محدود بودن ظرفیت عرضه جهت تأمین تقاضای داخلی بوده است. با این وجود و با توجه به روند افزایش شاخص قیمت گوشت می‌توان چنین استنباط نمود که طرح‌های تنظیم بازار و واردات گوشت مرغ هم توفیق چندانی در کنترل سطح قیمت و کنترل نوسانات قیمت نداشته‌اند. در واقع هرچند در اين سال‌ها توليد و مصرف گوشت‌مرغ افزايش يافته ولي نوسانات بازار مشخصه‌ اصلي اين دوره است. اين نوسانات نه تنها در سال‌هاي مختلف اثر نامطلوبي بر بازار مرغ گذاشته، بلكه در ماه‌هاي مختلف سال نيز بازار گوشت را با تلاطم‌ فراوان مواجه نموده است. همين امر موضوع برنامه‌ريزي در بازار و صنعت طيور را مشكل كرده است.

1-1-4تنظیم بازار کالاها از سال 1381 تا کنون

دوره چهارم سياست‌هاي دولت در بازار گوشت‌مرغ، سياست‌هاي كميسيون تنظيم بازار بوده است. در اين دوره مهمترين سياست دولت طرح ذخيره‌سازي چرخشي گوشت‌مرغ و استفاده از قيمت كف و سقف در هنگام نوسانات عرضه و تقاضا مي‌باشد. اين سياست هر چند در بعضي مواقع توانسته نوسانات بازار را كاهش دهد ولي با چالش‌هايي نيز روبر بوده است. از جمله جانشين نبودن كامل گوشت مرغ تازه و گوشت منجمد، وجود بار مالي براي دولت و عدم دخالت به موقع دستگاه مباشر در بازار را مي‌توان نام برد(گیلانپور و همکاران، 1381). مهمترین مصوباتی که از سال 1381 تا کنون در خصوص بازار گوشت مرغ اتخاذ شده است به شرح زیر می‌باشد.
-  در تاریخ 26/5/1383 وزرای عضو کمیسیون ماده (1) آیین‌نامه اجرایی قانون مقررات صادرات و واردات با  رعایت تصویبنامه شماره .25338ت‌24794ه¨ مورخ1380.5.29، کاهش سود بازرگانی گوشت مرغ مشمول ردیف 0207 تعرفه از چهل و شش درصد (46%) به بیست و یک درصد(21%) را تصویب نمودند.

مهمترین بندهای مرتبط با مداخله قیمت‌گذاری دولت در بازار گوشت مرغ بر اساس تصمیم نمایندگان ویژه رییس جمهور در خصوص تنظیم برنامه توزیع گوشت مرغ توسط وزارت جهاد کشاورزی که در تاریخ 11/6/1387 برای اجراء ابلاغ گردید عبارتند از:

1ـ وزارت جهاد کشاورزی مکلف است برنامه توزیع گوشت مرغ را طوری تنظیم نماید که شرکت مباشر (شرکت پشتیبانی امور دام کشور) روزانه حداقل هزار و پانصد (1500) تن گوشت مرغ گرم و منجمد را در سراسر کشور با قیمت‌های یکسان به شرح ذیل عرضه نماید:
قیمت تحویلی درب مغازه برای توزیع‌کنندگان گوشت مرغ گرم به ازای هر کیلوگرم بیست و
چهار هزار (24،000) ریال و قیمت مصرف‌کننده بیست و پنج هزار و پانصد (25،500) ریال
و گوشت مرغ منجمد به ازای هر کیلوگرم بیست و یک هزار و یکصد (21،100) ریال و قیمت
مصرف‌کننده بیست و سه هزار (23،000) ریال. 

2ـ شرکت بازرگانی دولتی ایران موظف است گوشت مرغ منجمد ذخیره‌سازی شده را به قیمت‌های زیر عرضه نماید:
قیمت تحویلی بیست هزار و پانصد (20،500) ریال و قیمت عمده فروشی بیست و یک هزار و
یکصد (21،100) ریال و قیمت مصرف‌کننده بیست و سه هزار (23،000) ریال.

3ـ مابه‌التفاوت قیمت فروش شرکت بازرگانی دولتی ایران تا قیمت تمام شده و هزینه حمل تا استان‌ها که توسط سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان تعیین می‌شود، از محل یارانه تنظیم بازار داخلی وزارت بازرگانی تأمین خواهدشد. 

4ـ آمار توزیع روزانه واحدهای توزیع‌کننده باید برای نظارت و کنترل در اختیار سازمان حمایت مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان قرار گیرد. سازمان مذکور موظف است فرآیند توزیع و نحوه آن را کنترل نماید.

دامنه وسیع جامعه هدف، قیمت ثابت برای مناطق و استان‌های با شرایط مطلوب و استان‌های محروم و ایجاد بار مالی بالا برای دولت که خود زمینه‌ساز کسری بودجه و به تبع آن تورم در دوره‌های بعدی خواهد بود از مهمترین ایرادات مربوط به این مصوبه می‌باشد. ضمن آنکه هیچ‌گونه ملاکی برای توزیع در انتخاب حجم توزیع و تخصیص برای استان‌ها تعریف نشده است. بررسی شاخص قیمت گوشت مرغ حاکی از افزایش 24 درصدی در سال 1387 نسبت به سال قبل آن می‌باشد که گویای آن است که مصوبه مذکور نتوانسته است در جلوگیری از افزایش قیمت نقش مؤثری را ایفا نماید. 

هیات وزیران در جلسه مورخ 16/2/1388 نسبت به لغو عوارض صادراتی گوشت مرغ اقدام نمود. در این راستا وزارت جهادکشاورزی مکلّف گردید با هماهنگی اتحادیه تولیدکنندگان گوشت مرغ و تشکل صادراتی مربوط، میزان و زمان صادرات را بر حسب شرایط تولید و تنظیم بازار داخلی به گمرکهای کشور ابلاغ نماید.

نکته شایان ذکر دیگر در خصوص مداخلات دولت در بازار گوشت مرغ آن است که از سال 1389 تا 1392 طبق قانون قانون افزایش بهره وری بخش کشاورزی و منابع طبیعی همه اختیارات تولید و توزیع به جهادکشاورزی واگذار گردید ولی بر اساس یک توافق داخلی تصمیمات مهم نظیر قیمت توسط کمسیون تنظیم بازار و با محوریت وزارت صنعت، معدن و تجارت انجام می‌گردید(بررسی‌های میدانی از کارشناسان سازمان حمایت).  

اما از سال  1392 به بعد، بر اساس تصمیم وزیر وقت صنعت، معدن و  تجارت و با استناد به قانون انتزاع ابعاد مختلف بازار مرغ به جهادکشاورزی واگذار گردید.

در سال 1394 براساس مصوبه 48021 ستاد هدفمندی یارانه‌ها گوشت مرغ بازهم جزو کالاهای مشمول اولویت اول قیمت‌گذاری قرار گرفت و این روند تا کنون بر اساس ابلاغیه 151780 شهریورماه 1397 رئیس ستاد تنظیم بازار ادامه یافته است.
 بر اساس بررسی مصوبات و مقرراتی که در بالا به آن اشاره گردید می‌توان نوع مداخلات دولت در بازار گوشت مرغ را در دو گروه حمایت از تولیدکننده و حمایت از مصرف‌کننده نیز طبقه‌بندی نمود که حمایت از تولیدکننده در قالب یارانه نهاده‌ها و تعیین قیمت کف و حمایت از مصرف‌کننده نیز در قالب تعیین قیمت سقف و آزادسازی مرغ‌های ذخیره شده توسط شرکت پشتیبانی امور دام در زمان افزایش قیمت می‌باشد. در ادامه به ارزیابی آثار هر دو حمایت بر اساس مستندات و اخذ نظرات از ذی‌نفعان اشاره گردیده است.

با توجه به نوع حمایت در صنعت مرغداری از طریق ارزان‌فروشی نهاده‌ها، اختصاص ارز رسمی برای واردات و در نهایت تعیین قیمت کف از بازه زمانی 1383 باعث گردید که ورود به صنعت مرغداری و افزایش تولید در این صنعت توجیه داشته باشد. واقعیت امر آن است که با ورود سازمان پشتیبانی(خرید تضمینی مازاد بر نیاز بازار) باعث بسط و گسترش بنگاه‌های تولید‌ و در نتیجه افزایش میزان تولید گردیده است. این حمایت‌هابه نحوی باعث افزایش تولید شدند که در سال 1393 مازاد عرضه مرغ و عدم وجود ظرفیت‌های متناسب برای جذب باعث گردید که قیمت بازار به قدری پایین بیاید که جوابگوی هزینه‌های مرغداران نباشد و بسیاری از مرغدارن در این سال با وجود ورود دولت برای خرید مرغ جذب نشده در بازار و با توجه به قیمت‌های تضمینی دچار ورشکستگی شوند . از طرف دیگر بخشی از خرید مرغ مازاد توسط دولت که معمولا در زمان افزایش قیمت وارد بازار می‌گردد، به دلیل اینکه مدت بهینه نگهداری این محصولات نیز پایین می‌باشد به مرور زمان دچار افت کیفیت شده و ارزش غذایی خود را از دست می‌دهند. از این‌رو مرغ‌های ذخیره‌سازی شده توسط شرکت پشتیبانی و تعاون روستایی که در مواقع افزایش قیمت در بازار عرضه می‌گردند، به دلیل کاهش کیفیت در طول زمان تنها به لحاظ قیمت ظاهری نسبت به قیمت بازار مناسب می‌باشند ولی در عمل ارزش پرداختی توسط مصرف‌کننده به مراتب از کیفیت دریافتی بالاتر بوده و از این‌رو در عمل باعث تضییع حقوق مصرف‌کنندگان می‌گردد.

1-2نحوه عملکرد و اجرایی شدن برنامه‌های تنظیم بازار

با توجه به اینکه از سال 1381 برنامه‌های تنظیم بازار محور و هسته اصلی مداخله دولت در بازار گوشت مرغ بوده است در این بخش به تشریح چگونگی و نحوه انجام مداخلات پرداخته می‌شود. از سال 1381 و بر اساس مصوبات تنظیم بازار، حمایت‌های قیمتی با دو شیوه تعیین قیمت کف به منظور حمایت از تولیدکننده و قیمت سقف به منظور حمایت از مصرف‌کننده بوده است. روش قیمت‌گذاری بر اساس دستورالعمل کالاهای تولید داخل و یا وارداتی( بر اساس منشأ تأمین تولید داخل یا واردات) و از روش مجموع هزینه‌ها بوده است.
بررسی مستندات قانونی در این خصوص حاکی از آن است که تعیین قیمت کف و سقف از ماه‌های میانی سال 1381 تا سال  1386 بصورت رسمی مبنا و شیوه مداخله دولت در بازار گوشت مرغ بوده است. در همین راستا بررسی‌های میدانی و اخذ نظر از فعالین و متولیان امر گویای آن است که  شیوه کنترل قیمت در بازار مرغ تا سال 1393 نیز همین روش اما بصورت غیر رسمی مورد استفاده قرار گرفته است. روال کار نیز بدین صورت بوده است که یک قیمت کف در حد آستانة زیان مرغدار که شامل قیمت تمام شدة کالا و حاشیه سود مناسب برای مرغدار است، تعیین می‌شود. چنانچه قیمت بازار از قیمت کف پایین‌تر بیاید(مازاد عرضه و یا کمبود تقاضا)، شرکت پشتیبانی امور دام به جهت حمایت و جلوگیری از ضرر و زیان از تولیدکننده وارد عمل شده و اقدام به خرید مازاد مرغ می‌نماید. تعیین قیمت سقف نیز به عنوان حداکثر قیمتی که مصرف‌کننده توان پرداخت آن را داشته باشد، تعیین می‌گردیده است. در شرایطی که قیمت بازار از قیمت سقف فراتر رود شرکت پشتیبانی به منظور حمایت از مصرف‌کننده و جلوگیری از افزایش بی‌رویه قیمت، مرغ‌های ذخیره‌سازی شده از زمان مازاد را به منظور شکستن قیمت وارد بازار می‌نماید. قیمتی که شرکت پشتیبانی اقدام به عرضه مرغ‌های منجمد می‌نماید، بطور معمول باید پایین‌تر از قیمت سقف باشد. در چنین شرایطی چنانچه قیمت خرید قبلی و هزینه‌های مترتب بر آن از قبیل حمل از کشتارگاه تا سردخانه، هزینه نیروی کار و هزینه های نگهداری و بعد از آن نیز هزینه‌های مربوط به توزیع بیشتر از قیمت تعیین شده برای بازار باشد دولت متعهد می‌شود که این مابه‌التفاوت را به شرکت پشتیبانی امور دام پرداخت نماید. ستاد تنظیم بازار قیمت خرید و فروش را برای دستگاه مباشر نیز تعیین می‌کند. بدین صورت که قیمت خرید برابر با همان قیمت کف بوده و قیمت فروش نیز 10 درصد پایین‌تر از قیمت سقف تعیین می‌گردید تا بتواند بر روی قیمت بازار اثر بگذارد. 

3.بررسی کانال‌های اثر افزایش نرخ ارز بر قیمت گوشت مرغ در ایران

بررسی‌های اولیه از منشاء تأمین گوشت مرغ برای ذی نفعان و گروه‌های مختلف حکایت از وابستگی شدید ایران به واردات خوراک طیور را نشان می‌دهد. از این‌رو اتخاذ سياست‌هاي تنظيم بازار گوشت مرغ با رویکرد تغیر نرخ ارز ترجیحی در کشور مستلزم شناخت دقیق از مختصات و ویژگی‌های بازار این محصول است. با توجه به هدف این گزارش، بررسی اثر تغییر نرخ ارز از حالت ترجیحی به سناریوهای منتخب بر مصرف خانوارهای شهری و روستایی مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
در حال حاضر دولت با پرداخت نرخ ارز ترجیحی با قیمت 42000 ریال برای واردات خوراک مرغداریها از تأمین گوشت مرغ مورد نیاز کشور برای ذی‌نفعان و گروه‌های مختلف مصرف‌کننده(خانوارها، صنف و صنعت) حمایت می‌نماید.
با توجه به منشأ وارداتی ذرت و کنجاله سویا و سهم بالای این نهاده‌ها در هزینه تولید گوشت مرغ بدیهی است، هرگونه تغییر در نرخ ارز از 42000 ریال به نرخ نیمایی یا تغییر بر اساس هر سناریوی دیگری، به راحتی اثر خود را بر قیمت گوشت مرغ قابل استفاده گروه‌های مختلف نشان خواهد داد.
بنابراین اتخاذ تصمیم در خصوص تغییر نرخ ارز با فرض ثابت بودن سایر شرایط(قیمت جهانی نهاده‌ها، دستمزد و سایر هزینه‌های مترتبط با تولید گوشت مرغ) نیازمند شناخت دقیق از بازیگران و نحوه واکنش آنها به این تغییرات خواهد بود.
با توجه به اینکه قیمت مهمترین فاکتور و مبنای تصمیم‌گیری برای خریدارن هر کالایی از جمله گوشت مرغ می‌باشد و تغییرات قیمت خود را در سبد هزینه خانوار نشان می‌دهد، از این‌رو برای بررسی واکنش مصرف‌کنندگان(خانوارها) به تغییر نرخ ارز وارداتی نهاده‌ها، در این گزارش از اطلاعات مربوط به هزینه درآمد خانوارها که هرساله توسط مرکز آمار منتشر می‌گردد، استفاده گردیده است. در واقع اثرات تغییر نرخ ارز با تاثیر بر قیمت گوشت مرغ، زمینه تغییر و یا واکنش میزان هزینه خانوارها برای سطوح مختلف مصرف را به همراه خواهد داشت.
آنچه بدیهی است واکنش مصرف‌کنندگان(خانوارها) به تغییر قیمت گوشت مرغ، به شدت تحت تاثیر ضریب اهمیت این کالا در سبد مصرفی خانوار می‌باشد. به عبارت دیگر هرچه ضریب اهمیت کالا در سبد مصرفی خانوار بیشتر باشد، قدرت مانور خانوار در برابر تغییر قیمت کمتر بوده و یا کالا جزو کالاهای اساسی محسوب می‌گردد.
ضریب اهمیت گوشت مرغ در سبد غذایی خانوراهای شهری و روستایی بر اساس اطلاعات هزینه- درآمد خانوارها طی سال‌های 1383 تا 1398 حدود 5/6 تا 7  درصد برآورد می‌گردد. به عبارت دیگر نزدیک به 7 درصد از مخارج خوراکی خانوارهای کشور صرف خرید گوشت مرغ می‌گردد. از طرف دیگر بررسی متوسط سهم مخارج گوشت مرغ در گروه‌های درآمدی مختلف طی همان دوره مطالعه حکایت از آن دارد که با افزایش درآمد سهم مخارج از حدود 7 درصد در دهک اول به 6 درصد در دهک دهم کاهش می‌یابد. این ارقام دلالت بر آن دارند که اهمیت گوشت مرغ در سبد خوراکی خانوارهای کم‌درآمد و پردرآمد تقریبا به یک اندازه است. از این‌رو می‌توان گفت گوشت مرغ در سبد مصرفی خانوارهای ايرانی اگرچه جزء كالاهاي اساسي و ضروري محسوب مي‌گردد، اما تغییرات شدید قیمت بیشتر به زیان خانوارهای کم‌درآمد خواهد بود و افزایش قیمت آن باعث خواهد شد که این خانوارها برای حفظ سطح مصرف مورد نیاز خود و یا عدم کاهش مصرف این محصول از سبد غذایی خود، مصرف کالاهای دیگر که ماهیت ضروری ندارند را کاهش داده و یا حذف نمایند.
از طرف دیگر محدودیت‌های ارزی کشور از یک سو و رشد تقاضا به دلیل افزایش جمعیت و رشد سایر انواع تقاضا (صنف وصنعت) برای گوشت مرغ از سوی دیگر، چشم‌انداز تأمین ارز ترجیحی برای نهاده‌های تولید گوشت مرغ را با چالش همراه ساخته است. چنانچه موضوع حذف و یا کاهش حمایت از تخصیص نرخ ارز ترجیحی پیش‌روی برنامه‌ریزان ومتولیان امر باشد، افزایش هزینه گوشت مرغ و افزایش قیمت مصرف‌کننده امری اجتناب ناپذیر خواهد بود. . 
برای درک بهتر از اثر تغییر نرخ ارز بر قیمت تمام شده گوشت مرغ  شکل(1) آنالیز و سهم هریک از عوامل مؤثر بر قیمت تمام شده گوشت مرغ  را به تصویر کشیده است 




ماخذ: یافته های تحقیق

همان‌طور که در شکل (1) ملاحظه می‌شود 7/48 درصد قيمت تمام شده گوشت مرغ مربوط به هزینه خوراک شامل ذرت، کنجاله سویا و سایر اقلام خوراکی مي‌باشد، كه بخش عمده‌اي از آن به‌ صورت واردات با نرخ ارز ترجیحی 42000 ریال تامين مي‌شود. بنابراین نوسان نرخ ارز بر هزینه تولید و در نهایت قیمت تمام شده محصول، غیرقابل اجتناب خواهد بود. 
بنابراین مهمترین کانال‌ تاثیر‌گذاری تغییر نرخ ارز بر هزینه تولید گوشت مرغ ارزبری واردات نهاده‌های ذرت و کنجاله سویا است 

4.بررسی مصرف گوشت مرغ ایران

در سال 1399 مصرف گوشت مرغ کشور حدود 2 میلیون‌تن برآورد شده است که شامل 3 بخش مصرف خانوار، مصارف صنفی و مصارف صنعتی است. در این میان بخش خانوار بالاترین سهم از تقاضای گوشت مرغ  کشور را به خود اختصاص می‌دهد. اما آنچه که در بررسی مصرف خانوار اهمیت دارد توجه به مصرف گروه‌های مختلف درآمدی است. به منظور برآورد مصرف خانوار بهترین مطالعه طرح هزینه درآمد خانوار است زیرا پوشش سطح ملی دارد و تعداد نمونه این طرح براساس نظر كارشناسي مركز آمار طي سال‌هاي مختلف تعيين مي‌گردد كه معمولا نزدیک به 40 هزار خانوار است. برای استفاده از نتایج این طرح، داده‌هاي تکمیل شده پرسشنامه تمام خانوارهای نمونه اخذ شده با استفاده از برنامه نویسی، ابتدا خانوارها در ده دهك درآمدي  تقسيم گرديدند به صورتي كه در هر دهك ده درصد خانوارها از کم درآمدترین تا پردرآمدترین‌ها قرار مي‌گيرند. دهك اول درآمدي، خانوارهايي هستند كه مخارج آنها در مقايسه با ساير دهك‌ها كمتر باشد و با انتقال به دهك‌هاي درآمدي بالاتر مخارج افزايش مي‌يابد. پس از دهك‌بندي خانوارها مقادیر مصارف و مخارج هر خانوار سرانه شده‌است تا امکان محاسبه شاخص‌های مختلف الگوی مصرف خانوارها وجود داشته باشد. برای مثال برآورد ماتريس سبد مصرفی خانوارها شامل مصرف واقعي خانوارها از انواع كالاها مانند نان، برنج، ماکارونی، انواع گوشت، گوشت مرغ ، لبنیات، سبزیجات و میوه‌جات در یک ماتریس که ستون‌های آن مقدار مصرف یا مخارج متوسط به همراه ده دهک درآمدی است و سطرهای آن اقلام مختلف خوراکی و حتی غیرخوراکی است، برآورد شده‌است. این برآورد هم برای جامعه شهری و هم روستایی در سال‌های مختلف انجام شده‌است. در جدول (1) روند مقدار مصرف سرانه گوشت مرغ خانوارها به تفکیک متوسط و دهک‌های درآمدی مختلف طی سال‌های 1394 تا 1398 به همراه پیش‌بینی مصرف برای 1399 نشان داده شده است. 
موضوع میزان استاندارد مصرف، با توجه به نقش‌های مثبتی که برای مصرف گوشت مرغ ( با توجه به کیفیت گوشت مرغ  و شرایط مصرف‌کننده گوشت مرغ) به آن اشاره گردید، از دیگر معیارهایی است که برنامه‌ریز با اطلاع از میزان تاثیر تغییر قیمت بر میزان مصرف گوشت مرغ باید مورد توجه قرار دهد. انستیتو تحقیقات تغذیه‌ای و صنایع غذایی کشور بر اساس هرم سنی و جنسی جمعیت کشور مقدار متوسط مصرف استاندارد گوشت سفید را 18 کیلوگرم برای هر نفر تعیین نموده‌است . از این روی می‌توان مشخص نمود که خانوارهای ایرانی بر حسب دهکی که در آن قرار دارند نسبت به مصرف استاندارد در چه وضعیتی قرار دارند و تغییر نرخ ارز بر شرایط مصرف آنها چه تاثیری خواهد گذاشت. این مقایسه می‌تواند به عنوان ابزاری برای ارزیابی سیاست‌های تنظیم بازار قبلی و همچنین سیاست‌های حوزه سلامت و رفاه اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد. البته با بررسی اثر تغییر نرخ ارز بر میزان مصرف و شکاف ایجاد شده بین سطح مورد نیاز و استاندارد مصرف و سطح تغییر یافته مصرف نیز، سناریوهای تغییر نرخ ارز را نیز مورد ارزیابی قرار داد.  بدیهی است چنانچه سیاست‌ جدید، بدون هیچ جایگزینی، مصرف را از سطح استاندارد پایین‌تر آورد قابل قبول نیست و چنانچه شکاف بین مصرف استاندارد و مصرف جاری را کاهش دهد، می‌تواند به عنوان سیاست قابل قبولی برای اجرا مد نظر قرار گیرد.
همان‌طور که در جدول (1) ملاحظه می‌شود روند مصرف گوشت مرغ خانوارهای شهری تقریبا نزولی بوده است اما مصرف خانوارهای روستایی افزایش داشته است البته مقدار افزایش قابل ملاحظه نیست از سوی دیگر مصرف گوشت مرغ بدون در نظر گرفتن مصرف ماهی در جوامع شهری و روستایی نزدیک استاندارد است. اما باید توجه نمود که 40 درصد پایین درآمدی جامعه در تامین مصرف استاندارد گوشت سفید با مشکل روبرو هستند. از سوی دیگر در سال‌های اخیر خصوصا بعد از سال 1397 که مقارن با خروج یکجانبه آمریکا از برجام و گسترش تحریم‌ها و محدودیت ارزی برای ورود نهاده‌های تولید بوده است، مصرف گوشت مرغ از مقدار استاندارد پایین‌تر آمده است. 
همچنین از اطلاعات جدول(1) می‌توان استنباط نمود که رابطه مستقیمی بین افزایش سطح مصرف گوشت مرغ در خانوارهای شهری و روستایی با افزایش سطح درآمدی وجود دارد. این امر دلالت بر آن دارد که علی‌رغم حمایت‌های انجام شده طی سال‌های مورد بررسی از بازار گوشت مرغ، اما میزان یا نحوه اعمال این سیاست‌ها برای دسترسی به میزان مصرف استاندارد گوشت مرغ در گروه‌های پایین درآمدی وجود نداشته است. هرچند افزایش قیمت بیشتر وضعیت موجود را بدتر هم خواهد نمود.






5.بررسی تاثیرافزایش نرخ ارز بر هزینه تمام شده تولید گوشت مرغ و مصرف خانوار

به منظور بررسی تغییرات نرخ ارز بر مصرف خانوارهای شهری و روستایی نیازمند کشش قیمتی گوشت مرغ مصرفی خانوارها هستیم. مطالعات مختلفی این کشش‌های قیمتی را برآورد نموده‌اند (عزیزی و ترکمانی (1380)، برای جامعه شهری منفی 6/2 و برای جامعه روستایی منفی 004/1؛ قهرمان‌زاده و همکاران (1391)، برای جامعه شهری منفی 82/0؛ قربانی و همکاران (1394)، برای جامعه روستایی منفی 02/1؛ گودرزی و همکاران (1396)، منفی12/2 و گزارش مرکز پژوهشهای مجلس (1398)، منفی 89/0). 
در این گزارش چون بنا بود اثر افزایش نرخ ارز بر مصرف خانوارهای شهری و روستایی به صورت جداگانه بررسی گردد همچنین از بروزترین اطلاعات استفاده شود کشش قیمتی تقاضای گوشت مرغ جامعه شهری از مطالعه قهرمان‌زاده و همکارن (1391) و برای جامعه روستایی از مطالعه قربانی و همکاران (1394) استفاده شده است.سایر مطالعات به کشش متوسط مصرفی بدون تفکیک شهری و روستایی اشاره شده است.
از نکات قابل توجه در خصوص کشش‌ها می‌توان با کشش‌تر بودن کالای مرغ در مناطق روستایی نسبت به مناطق شهری اشاره نمود( بر اساس مطالعه قهرمان‌زاده(1391) و قربانی(1394)). که این امر به لحاظ منطقی می‌تواند پذیرش باشد. زیرا در مناطق روستایی با توجه امکان تولید در محیط نظیر پرورش مرغ، در واقع با اندکی انحراف از الگوی اصلی مصرف، تنها الگوی تهیه آن تغییر می‌نماید. با این وجود اثر افزایش تغییر قیمت نهاده‌ها بر این الگوی تهیه نیز تاثیرگذار خواهد بود و تنها ضریب تاثیرگذاری آن بطور یقین نسبت به شرایط عمومی بازار کمتر خواهد بود. 
در ادامه بر پایه اطلاعات فوق و مکانیزم تاثیر نرخ ارز بر قیمت‌تمام شده که در بخش اول ارائه گردید در قالب سه سناریو تاثیر تغییر نرخ ترجیحی ارز به نرخ نیمایی و آزاد بر مصرف گوشت مرغ در گروه‌های مختلف درآمدی برآورد خواهد شد. در سناریو اول پیش‌بینی شده نرخ ارز از قیمت ترجیحی (42000 ریال) به متوسط قیمت نیمایی در 6 ماهه گذشته (220000 ریال) افزایش خواهد داشت (424 درصد افزایش). در سناریو دوم پیش‌بینی شده نرخ ارز از قیمت ترجیحی به متوسط قیمت بازار در 6 ماهه گذشته (250000 ریال)  افزایش خواهد یافت (495 درصد افزایش) و در سناریو سوم چنانچه نرخ ارز از قیمت ترجیحی به 50 درصد قیمت نیمایی افزایش یابد یعنی از 42000 ریال به 110000 ریال افزایش یابد نزدیک به 162درصد افزایش تجربه خواهد نمود(جدول (2))





بر اساس سه سناریوی فوق‌الذکر و با توجه به کشش قیمتی تعیین شده در بالا در جدول (2) میزان تغییرات مصرفی گوشت مرغ بر اساس سناریوهای مختلف آمده است، تا مشخص گردد تقاضای گوشت مرغ ناشی از افزایش نرخ ارز چند درصد کاهش خواهد یافت. البته باید توجه نمود در شرایط تغییرات بسیار شدید مانند آنچه در سناریو‌های در نظر گرفته شده مشاهده می‌گردد، بخشی از افزایش قیمت کالا را تولید کنندگان با کاهش سود تعدیل خواهند نمود. بخشی دیگر را نیز خانوارها از طریق جایگزینی سبد مصرفی خود به ضرورت تعدیل خواهند نمود. در نتیجه اثرات بیان شده در بالا بدون توجه به این موارد و به صورت سقف کاهش تقاضا(با فرض ثابت بودن سایر شرایط) است و احتمالا اثر افزایش نرخ ارز بر تقاضای گوشت مرغ خانوارها در عمل درصدهای کمتری است. به خصوص که در سناریوی اول و دوم که بسیار نزدیک به هم هستند چنانچه در عمل این اتفاق بدون بحث‌های حمایتی درآمدی بیافتد مفهومش این است که مصرف خانوارها باید به صفر برسد در عمل این نشدنی است لذا خانوارها ناچار بسیاری از هزینه‌های آموزشی، فرهنگی و تفریحی خانوار را برای تامین مصرف حداقلی حذف خواهند نمود. آثار زیانبار چنین رفتاری در بلندمدت برای جامعه بسیار سنگین خواهد بود. بنابراین توصیه محققان سناریوی کمترین افزایش نرخ ارز نیمایی است. 
حتی در سناریو سوم که کمترین افزایش نرخ ارز پیش‌بینی‌شده است تقاضای جامعه شهری از گوشت مرغ 8 کیلوگرم (برای هر نفر در سال)  کاهش خواهد یافت. برای جامعه روستایی نیز گوشت مرغ حدود 9 کیلوگرم (برای هر نفر در سال)  کاهش خواهد یافت. با توجه به ارقام برآوردی فوق و در صورت ثابت بودن نرخ رشد جمعیت در سال 1400 (رشد 7/1 درصد جمعیت شهری و کاهش 5/0 درصدی جمعیت روستایی) نسبت به سال 1399 کل کاهش مصرف گوشت مرغ در اثر افزایش نرخ ارز چیزی نزدیک به 750 هزارتن (30درصد عرضه گوشت مرغ) در کشور خواهد بود. در نتیجه هر گونه افزایش قیمتی ناشی از هر علت نظیر افزایش نرخ ارز، نه تنها خانوارها را دچار عدم امنیت غذایی می‌کند بلکه تولیدکنندگان مرغ را نیز با خطر ورشکستگی و بحران نزدیک می‌کند. 

6.جمع بندی

گوشت مرغ به دلایل گوناگون اقتصادی و بهداشتی از جایگاه ویژه‌ای در بین اقلام مختلف پروتئین حیوانی برخوردار است. این امر به نوبه خود، رشد و گسترش صنعت مرغداری در ایران و جهان را به همراه داشته است به گونه‌ای که تولید گوشت مرغ در ایران از ۴۲ هزار تن در سال ۱۳۴۴ به رقم حدود 2000 هزارتن در سال‌های اخیر افزایش یافته و از این جهت در بین 10 کشور برتر تولید کننده این محصول قرار دارد(آمار نامه جهادکشاورزی، سال‌های مختلف). همسو با افزایش تولید، سرانه مصرف این محصول نیز از ۱۸ کیلوگرم در سال ۱۳۵۰ به رقم حدود 22 کیلوگرم در سال 1395 رسیده است، هرچند که در سال‌های اخیر و از سال 1390 شاهد کاهش مصرف سرانه گوشت مرغ در کشور بویژه در دهک‌های ششم تا دهم بوده‌ایم.

در زنجیره ارزش مرغ دولت با تأمین نهاده ارزان در ابتدای زنجیره با رویکرد حمایت از تولید و تلاش در جهت کاهش بهای تمام شده مرغ حرکت نموده و در انتهای زنجیره نیز با اقدام به قیمت‌گذاری دستوری مرغ سعی در حمایت از مصرف‌کننده می‌نماید. بطور طبیعی و منطقی استنباط حداقل  تاثیر این سیاست‌ها بر حوزه مصرف خانوارها باید حفظ و یا رسیدن به سطح استاندارد مصرف گوشت مرغ در بین دهک‌های مختلف درآمدی باشد. این درحالی است که در بین دهک‌های درآمدی 5 دهک اول در خانوارهای شهری و روستایی طی سال‌های مورد بررسی بطور کلی زیر سطح استاندارد گوشت مرغ را مصرف نموده‌اند. خانوارهای دهک ششم و هفتم شهری نیز که در سطح استاندارد و کمی بالاتر از آن قرار داشتند، از سال 1397 به بعد با کاهش سطح مصرف به سطح پایین تر و هم مرز استاندارد، میزان مصرفشان تنزل یافته است. در حال حاضر تنها دهک‌های هشتم، نهم و دهم درآمدی(شهری و روستایی) بالاتر از سطح استاندارد گوشت مرغ را مصرف می‌نمایند، هرچند که در این دهک‌ها نیز شاهد کاهش روند مصرف گوشت مرغ از سال 1397 به بعد بوده‌ایم.

آنچه از یافته‌های این گزارش می‌توان استنباط نمود آن است که هدف حمایت از مصرف‌کننده با توجه به پایین‌تر بودن سطح مصرف از میزان استاندارد در 5 دهک اول و تنزل مصرف در دهک‌های ششم و هفتم درآمدی به حدود و زیر مصرف استاندارد و در نهایت روند کاهشی مصرف در دهک‌های بالای درآمدی در  از سال 1397 به بعد با چالش مواجه بوده و از این‌رو حکایت از عدم کارایی  سیاست تنظیم بازاری  با عنایت به سایر شرایط اقتصادی را دارد.

ادامه این روند بطور یقین هم برای مصرف‌کنندگان به عنوان ایجادکنندگان درآمد برای گروه تولیدکنندگان و هم برای تولیدکنندگان به عنوان تأمین‌کننده کالا(احتمال ورشکستی بنگاه‌ها) و درنهایت برای فعالان بخش تأمین نهاده‌های طیور با بحران فعالیت زنجیره ارزش و عرضه، مواجه خواهد بود.

در این راستا توصیه می‌گردد دولت  به منظور  تحقق اهداف رفاهی در صنعت طیور کشور، راهکارهایی نظیر کارت‌های اعتباری خرید گوشت مرغ، اطمینان از تأمین نهاده‌ به میزان کافی در سطح بازار(با توجه به قیمت ارز ترجیحی) و قیمت‌گذاری متناسب با سایر هزینه‌ها را در دستور کار قرار دهد. در غیر این صورت باید انتظار داشت که بازار مصرف گوشت مرغ روند رو به کاهشی را در پیش‌گرفته که نظر به پتاسیل‌ها و ظرفیت‌های فعلی تولید مرغ در کشور می‌تواند آسب جدی برای تولید‌کنندگان این محصول باشد.


منابع و مراجع

1-بهرامی، فهیمه و همکاران(1397). طرح آسیب‌شناسی نظام قیمت‌گذاری کالا و خدمات در ایران
2-موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، (1383) مطالعه جامع عملکرد تغذیه‌ای و امنیت غذایی خانوارهای ایرانی
3-انجمن صنفی تولید گوشت مرغ 
4- مرکر آمار ایران، داده‌های طرح هزینه درآمد  خانوار، سال های مختلف
5-www.fao.org
6-www.worldbank.org
7-www.trademap.org
8-www.esfahan.agri-jahad.ir






کد خبر f6f1be99b955460d8e78832eddb187f0

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 2 =