افشین اسماعیلی فر - عضو هیات علمی بیماری شناسی گیاهی- امنیت غذایی

موانع تولید دانه های روغنی کشور در چهار بخش قابل بررسی و تامل است :

1-    نارسایی های فنی و تحقیقاتی تولید دانه نظیر کمبود ماشین آلات و ادوات اختصاصی کاشت بخصوص کارنده و تجهیزات برداشت ، ضرورت معرفی ارقام جدید با خصوصیات و مزیت هایی شامل عملکرد برتر ، درصد روغن بیشتر، مقاومت به تنشهای محیطی و غیرمحیطی ، زودرسی و دسترسی به تکنولوژی تولید بذر هیبرید ، از کمبودهای عمده محسوب میشود.
2-    عدم تامین بموقع و کافی نهاده های تولید ، نارسایی های مربوط به مشکلات دریافت وام کشت ، نقاط ضعف سیستم خرید دانه، نارسایی های مدیریت و امکانات اجرایی طرح افزایش تولید دانه های روغنی در سطوح مختلف ، ضعف سیستم مدیریت، نظارت و پیگیری طرح دانه های روغنی ، کمبود نیروی فنی توام با پایین بودن دانش و آگاهی علمی آنان در کنار نبود انگیزه کافی برای فعالیت ، ناسازگاری و ناکارایی ارتباط ساختاری برنامه دولتی با نیازهای بهره برداران و تولید ، عدم کفایت خدمات دولتی متناسب با نیازهای توسعه برنامه و ضعف و محدودیتهای ارتباطات بین المللی با مراکز علمی و پژوهشی پیشرفته از نقاط ضعف مدیریت اجرایی است ، بنحویکه تکیه بر کفایت خدمات دولتی ، تحقق اهداف و گسترش روزافزون توسعه کشت و افزایش دانه های روغنی را نامطمئن ساخته است.
3-    نارسایی های عمده کیفیت دانه های تولیدی شامل بالا بودن رطوبت دانه در زمان برداشت ، نارس بودن دانه برداشت شده ، آلودگی دانه های کلزا به مواد خارجی ، پوکی دانه های آفتابگردان ، کمبود تجهیزات مناسب اندازه گیری کیفیت دانه و ناکافی بودن انبارهای مناسب نگهداری دانه از دیگر نقاط ضعفهاست.  
4-    نامطمئن بودن بازار دانه های روغنی و همچنین تنظیم بازار متکی بر واردات و تغییر نظام تعرفه بنفع واردات و حمایت دولت از واردات محصول نهایی (روغن خام ) در سالهای گذشته بزرگترین مشکل و معضل تولید دانه های روغنی در ایران میباشد.
با توجه به شرایط موجود حصول خوداتکایی در وضعیت فعلی و در کوتاه مدت از امکان بالایی برخوردار نبوده اما برای افزایش ضریب خودکفایی روغن در درازمدت تا حدی که وابستگی به واردات به حدود 10 تا 15 درصد برسد میتوان برنامه ریزی کرد . این راهکارها عبارتند از:
1-    از طراحی و اجرای طرحهای افزایش تولید دانه های روغنی باید وضع موجود تولید دانه های روغنی به دقت مورد بررسی قرار گیرد تا مشخص شود در هر مرحله از زنجیره تولید روغن با تغییرات تکنولوژیک و مدیریتی تا چه حد میتوان از تلفات تولید کم کرد و به میزان آن افزود . کنترل تلفات حدود 25 درصدی در زمان برداشت کلزا میتواند بعنوان اولویت مهم برنامه های افزایش تولید دانه های روغنی قرار گیرد . اینکار علاوه بر افزایش تولید با هزینه کمتر باعث تقویت زیرساختهای تولید کلزا در صورت افزایش سطح زیر کشت این محصول خواهد شد.
2-    بهترین و مهمترین گیاه روغنی که میتواند در ایران مورد استفاده قرار بگیرد کلزاست . این گیاه با توجه به خصوصیات خاص خود قادر است شرایط سخت خاک و اقلیم را تحمل نماید و از طرفی حدود 38 – 40 درصد روغن دارد. اگر فرض بگیریم تولید متوسط کلزا در هکتار 2 تن باشد بدین معناست که قادر است حدود 800 کیلو در هکتار روغن تولید کند و با توجه به نیاز حدود 2/1 میلیون تنی به واردات روغن در سال نیاز است که حداقل سطح زیر کشت کلزا 5/1 میلیون هکتار افزایش یابد . اما مانع بزرگ اینکار همزمانی تقویم زراعی کلزا با گندم است که موجب خواهد شد افزایش سطح زیر کشت کلزا کاهش سطح زیر کشت گندم را در پی داشته باشد که این مسئله را میتوان با کم کردن سرانه مصرف گندم (با توجه به اینکه میزان سرانه کالری مصرفی در ایران بالاتر از میزان توصیه شده وزارت بهداشت است ) میزان نیاز به تولید گندم را بعنوان یک گیاه رقیب کاهش داد. کاهش بخشی از ضایعات گندم در مراحل مختلف تولید تا مصرف و همچنین کاهش مصرف سرانه میتواند ظرفیتهای خالی مناسبی را برای جایگزینی کلزا بجای گندم ایجاد کند و کلزا با قرار گرفتن در تناوب با غلات بر اساس یافته های علمی میتواند موجب افزایش 15 تا 25 درصدی تولید گندم گردد و با کاهش مصرف کود و سم موجب افزایش سلامت گندم و کلزای تولیدی شود.
3-    وجود ارقام زودرس کلزا سبب شده که این زراعت در اراضی شالیزار استان گلستان و شرق مازندران بعنوان کشت دوم در تناوب با شالی قرار گیرد. کاشت کلزا در تناوب با برنج موجب بهبود وضعیت خاک و پایداری تولید برنج میگردد.
4-    برنج گیاهی است که دارای مصرف آب بسیار بالایی است ، این محصول در استانهای متعددی کشت میگردد که فقط چهار استان گیلان ، مازندران ، گلستان و خوزستان از نظر منابع آب دارای وضعیت مناسبی بوده و واجد شرایط کشت این محصول هستند. در سایر مناطق کشور بغیر از چهار استان مذکور به دلیل کمی میزان نزولات جوی در زمان رشد برنج ، تمام آب مصرفی این گیاه باید از منابع آب سطحی و زیرزمینی کمیاب تامین گردد. لذا موجب فشار مضاعف به منابع آبی در این استانها شده و با کاهش یک هکتار سطح زیر کشت برنج میتوان 4 هکتار زمین زراعی را زیر کشت کلزا برد. البته این کاهش سطح زیر کشت بین 10 الی 12 درصد از تولید برنج کم میکند که میتوان بعنوان واردات آب مجازی جای آنرا با واردات برنج پر کرد.
5-    یکی دیگر از گیاهان پر مصرف ذرت میباشد که در استانهایی مانند خوزستان ، لرستان و کرمانشاه از نظر منابع آبی دارای توجیه کاشت هست. بنابراین کشت این محصول در مناطقی مانند استان فارس محدود شده و آب حاصل از آن صرف سفره های زیرزمینی شده یا به کشت کلزا اختصاص یابد .
6-    کشت گلرنگ بلحاظ تحمل به شوری بالا و نیاز آبی پایین در اراضی کم بازده توصیه میگردد. گسترش کشت کلزا و گلرنگ در اراضی دیم میتواند علاوه بر تولید محصول به جلوگیری از فرسایش خاک نیز کمک کند.
کد خبر 28e42a7d7ac140a2b73737b73a24e0f5

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 8 =