کشاورزی> اقتصاد غذا- وزیر اسبق صنعت، معدن و تجارت با انتقاد شدید از سیاست های بانک مرکزی در قبال صادرکنندگان و واردات کالاهای اساسی با بیان اینکه بانک مرکزی فهم درستی از جریان ارز رسانی ندارد، گفت: سیاست های غلط بانک مرکزی باعث کمبود ارز و گرانی کالاهای اساسی و کشاندن مردم به صف های آبرو بر شده است. 

به گزارش پایگاه خبری اقتصاد غذا«فود پرس»، مهدی غضنفری، وزیر اسبق صنعت، معدن و تجارت درباره اینکه در وضعیت بغرنج اقتصادی که ما به شدت نیاز به تامین کالاهای اساسی مورد نیاز مردم داریم، همچنان مساله کالاهای دپو شده در گمرکات لاینحل مانده است. سیاست دولت نیز این بوده که این کالاها ترخیص شود اما گویا بانک مرکزی مخالف این سیاست است، به نظر شما چرا نمی توانیم این مساله را حل کنیم و همچنان لاینحل باقی مانده است؟، گفت: برای رهایی از مشکلات و رسیدن به کامیابی و سعادت، ما باید قواعد حکم رانی را فهم کنیم و به کار بگیریم. 
وی اضافه کرد: در غیر این صورت همواره دچار مشکل و برخورد با یکدیگر خواهیم بود. به اعتقاد بنده بانک مرکزی در برخورد با صادرکنندگان و تهاتر ارز روش درستی را انتخاب نکرده است . 

بخشی از نهاده ها در گمرکات سوخت!

وزیر اسبق صنعت، معدن و تجارت تصریح کرد: بانک مرکزی جریان تجاری را خوب نمی شناسد و با ارز صادراتی آشنا نیست به همین جهت با آن مخالفت می کند و همه کمبودهای ایجاد شده در زمینه کالاهای اساسی از جمله روغن و مرغ و ... به بانک مرکزی برمی گردد .
غضنفری با بیان اینکه متاسفانه رسانه ها هم نتوانستند آدرس درست به مردم بدهند و ریشه مشکلات را معرفی کنند، اضافه کرد: رسانه ها به جای اینکه ریشه اصلی مشکلات را معرفی کنند به سمت وزارت خانه های واسط مانند جهاد کشاورزی و صمت رفتند. در حالی که این بانک مرکزی بود که جلوی تهاتر را گرفت و نهاده های دامی در گمرکات رسوب کرد، بخشی از آنها هم آتش گرفت و سوخت، بعبارتی دچار خودسوزی شد  چرا که نهاده های دامی اگر زیاد بمانند دچار مشکل می شوند. 
وی با تاکید بر اینکه بانک مرکزی شیوه نادرستی را در این زمینه دنبال می کند، گفت: حفظ جریان پول ملی به این است که ارز صادراتی وارد کشور شود ولی متاسفانه بانک مرکزی با تاکید بر منشا ارز تبادل تجاری را قطع کرده که این سیاست می تواند به موفقیت تحریم ها کمک کند و موجب پیروزی آنها شود. 

بانک مرکزی فهم درستی از جریان ارز رسانی ندارد

غضنفری درباره اینکه دپوی این کالا به اقتصاد کشور خسارت وارد می کند و ممکن است باعث کمبود و گرانی کالاهای اساسی در بازار داخل شود، چه راهکاری را برای حل این مشکل پیشنهاد می کنید؟، اظهارداشت: کار مرکز مبادله ارزی که سال 90 و 91 ما تاسیس کردیم، همین بود که ارز صادرکننده را در اختیار واردکننده قرار دهد و ما به فرایند واگذاری ارز مشروعیت می بخشیدیم، بانک مرکزی نیز باید این سیاست را بپذیرد و سیاست های اشتباه خود را تعطیل کند. 
وی با بیان اینکه این سیاست های بانک مرکزی منجر به کمبود ارز در کشور می شود، اضافه کرد: در چنین مواقعی باید رئیس جمهور، معاون اول و مجلس دخالت و طرح سوال کنند. رسانه ها باید مطالبه ایجاد کنند. 
غضنفری با اشاره به اینکه ریشه مشکل باید به مردم معرفی شود، گفت: بانک مرکزی خود را خیلی کنار کشیده در حالی که خیلی از مشکلات ناشی از ناکارآمدی بانک مرکزی است. 
وی اضافه کرد: بنده اتهام به افراد وارد نمی کنم که خوب هستند یا بد هستند، همه آدم های خوبی هستند اما مجددا تاکید می کنم که فهم درستی از جریان ارز رسانی به تولید در بانک مرکزی وجود ندارد. 
وزیر اسبق صنعت، معدن و تجارت ادامه داد: بانک مرکزی همچنان بر روش های صلب و متعلق به دوران غیرتحریمی تاکید می کند در حالی که ما در دوران تحریمی باید جهت گیری متفاوتی داشته باشیم. 
غضنفری تاکید کرد: برای اینکه تحریم ها پیروز نشوند ما باید از هر جایی که می توانیم ارز وارد کنیم. بانک مرکزی صادرکننده را به مراجع قضایی معرفی می کند که آنها را محاکمه کنند در حالی که این روش ها بسیار غلط است. 

صادرکنندگان باید تشویق می شدند نه تنبیه و محاکمه!

وی افزود: در شرایط فعلی کشور، صادرکننده مانند طبیب برای بیمار است. صادرکننده باید ارز خود را بیاورد و در اختیار واردکننده قرار دهد. اگر هم آن را با قیمت 12 هزارتومان نفروخت با هر قیمتی که می تواند در اختیار وارد کننده قرار دهد، باید این کار را انجام دهد یعنی اینجا باید سیاست وفور کالا بر سیاست قیمت گذاری کالا و قیمت گذاری ارز اولویت و ترجیح پیدا کند. 
غنضفری گفت: اگر سیاست وفور کالا و وفور ارز به جای  قیمت کالا و قیمت ارز، اولویت اول دولت شود، به دنبال وفور در بازار قیمت ها نیز کاهش می یابد اما  متاسفانه تاکنون هم دولت و هم بانک مرکزی در این زمینه غفلت کرده اند.
وزیر اسبق صنعت، معدن و تجارت تصریح کرد: بانک مرکزی هر جریان انتقال پولی را که منجر به افزایش ارز در بازار می شود، باید تشویق کند،  نه اینکه در این زمینه اقدام به تنبیه و معرفی به دادگاه کند؛ نه اینکه آنها را محکوم و محاکمه کند. 
غضنفری با بیان اینکه بانک مرکزی باید صادرکنندگان را دست و پا و فکر خود بداند، گفت: بانک مرکزی باید با این افراد جلسه برگزار کند. راه های دور زدن تحریم ها و ارز آوری را بررسی کند. جریان نفت نمی تواند به این کشور ارز رسانی کند چون نمی تواند ارزرسانی کند، ارز کم می شود و درنتیجه قیمت آن بالا می رود و مردم باید کالاها را با قیمت گران بخرند. 
وی تصریح کرد: صادرکنندگان تنها گروهی هستند که می توانند به جای جریان نفت، به کشور ارزرسانی کنند. 
غضنفری با بیان اینکه همیشه همینطور بوده که صادرکننده حاضر نیست به قیمتی که دولت اعلام می کند ارز خود را واگذار کند، گفت: این مساله مربوط به الان نیست و در تمام 40 سال گذشته نیز هر گاه ما به صادرکننده گفتیم که پیمان بدهد و ارز خود را به نرخ دولتی واگذار کند آنها زیر چنین پیمان سپاری نمی رفتند و می گفتند ما باید دوباره مواد اولیه را گران تر بخریم و ضرر می کنیم. 
وی تاکید کرد: واقعیت هایی در فضای اقتصادی کشور وجود دارد که در کتاب هایی که آقایان خوانده اند، نیست و ما باید آنها را از فضای این کتاب ها بیرون بیاوریم. 

در شرایط کرونا، مردم را به صف های آبرو بر کشاندیم!

غضنفری با اشاره به اینکه بزرگترین اشتباهی که کردیم در حوزه انتصاب رئیس کل بانک مرکزی بوده است، گفت: کسی را که می خواستیم به عنوان سفیر منصوب کنیم و مدعی بودیم که می تواند یک سفارتخانه را اداره کند،  به عنوان رئیس کل بانک مرکزی منصوب کردیم! بنده قبلا جای دیگری هم  انتقاد کرده بودم  که چطور این دو تخصص می تواند در یک فرد جمع شود؟ در واقع انتخاب اشتباه ما در بانک مرکزی منجر به ایجاد بازار سیاه در حوزه روغن، افزایش قیمت مرغ شد و منجر به این شد که مردم در شرایط کرونایی در صف های آبرو بر بایستند و مانند زمان جنگ مرغ بخرند.
وی تاکید کرد:  واقعا شرم بر من، شرم بر من ، شرم بر من که مدیریتم به نحوی است که مردم در شرایط شیوع کرونا و برای فرار از این بیماری، در خانه می مانند و  کسب و کار و شغلی ندارند اما برای خرید مرغ باید بروند در صف بایستند. 

غضنفری افزود: چراکه بانک مرکزی می گوید منشا این ارز ناشناخته است و اجازه ترخیص نهاده های دامی را نمی دهم. نهاده های دامی در گمرکات می سوزد، مرغدار نمی تواند جوجه ریزی کند و 45 روز بعد قیمت هر کیلوگرم مرغ به 35 هزار تومان می رسد. بعد نماینده بانک مرکزی در تریبون می ایستد و صدایش را صاف و درباره سیاست های ارزی صحبت می کند؛ سیاست ارزی که زندگی  ومعیشت مردم را تامین نکند، به درد چه کسی می خورد؟ 
وزیر اسبق صنعت، معدن و تجارت تصریح کرد: آقای همتی ، در حال حاضر هم قیمت های ارز براساس انتخاب آقای بایدن و رفتن آقای ترامپ تعیین می شود نه براساس سیاست های شما! پس سیاست های شما تاثیری در کاهش قیمت ارز نداشته اما تاثیر وحشتناکی در افزایش قیمت کالاها داشته است!
وی تاکید کرد: بانک مرکزی باید پاسخگوی این همه رسوب کالا در گمرکات باشد و این دلیل را که منشا ارز مشخص نیست، از کجا آورده است؟ چه کسی به ایشان اجازه داده است کالاهای مورد نیاز و اساسی مردم را در گمرک حبس کنند؟  این اقدام  به معنای گرانی کالا، تعطیلی تولید، کاهش اشتغال و برنده شدن تحریم ها است. 

مسئولان نگاه می کنند ببینید مردم در کدام صف می میرند؟ روغن یا مرغ؟!

غضنفری تاکید کرد: چه کسی به ما اجازه داده که تحریم ها را در این کشور برنده اعلام کنیم؟ تحریم ها در سال 91 و 92 هم  وجود داشت اما ما مرکز مبادله ارزی را ایجاد کردیم که در آنجا صادرکننده می آمد و با واردکننده روی قیمت ارز توافق می کردند و این باعث می شد جریان ارز رسانی به کشور تقویت شود و آن زمان خودشان هم اعلام کردند که تحریم ها شکست خورد. 
وی تصریح کرد: متاسفانه آن سیاست ها را بارها و بارها گوشزد کردیم نمی دانم چرا گوش شنوایی وجود ندارد. چرا باید طوری عمل کنیم که دولت آمریکا احساس کند در اعمال فشار حداکثری موفق عمل کرده است. فشار حداکثری می تواند کاملا ناموفق باشد در صورتی که  مرکز مبادلات ارزی را احیا کنند، تهاتر ارز صادرکننده را احیا کنند، روی قیمت ارز صادرکننده پافشاری بیش از حد نکنند و بدین ترتیب به تدریج قیمت ارز و قیمت کالا به تعادل می رسد. 
غضنفری تاکید کرد: این سیاست ها قبلا پیاده شده و جواب داده است. منتها آن زمان آقای بهمنی حرف گوش می کرد و متوجه شده بود که این سیاست ها به نفع بانک مرکزی است. آقای همتی حرف گوش نمی دهد آقای رئیس جمهور نیز همینطور نگاه می کند تا ببینند که بالاخره این مردم در شرایط کرونا در صف مرغ و گوشت می میرند؟ یا در صف  روغن و بنزین؟ 
وی تصریح کرد: این شیوه حکمرانی شیوه درستی نیست.

دولت دارد وقت می خرد تا پاستور را تحویل نفر بعدی بدهد!

وزیر اسبق صمت در بخش دیگری از سخنان خود درباره اینکه دولت بخش قابل توجهی از بودجه 1400 را متکی کرده به اوراق پیش فروش نفت، در حالی که تکلیف این اوراق هنوز مشخص نشده است، به نظر شما این کار تا چه اندازه می تواند درست باشد؟، گفت:  من برای اینکه شما شناخت بهتری از این دولت پیدا کنید به سخنان  معاون اول که اخیرا از تلویزیون پخش شد اشاره می کنم، آقای جهانگیری در حالی که وزارت خانه های جهاد کشاورزی و صمت را خطاب قرار داده بود، عنوان کرد که ما باید برای صادرات محصولات کشاورزی برنامه ای داشته باشیم و وزارت جهاد کشاورزی باید برنامه ای برای این کار تدوین کند . به نوعی انگار که  فضای انتخاباتی و قرار است که ما به کسی رای دهیم.
غضنفری تصریح کرد: این گونه سخن گفتن برای کسی که هشت سال است در دولت فعالیت می کند، نوعی فرار به جلو و فرافکنی است. آقای جهانگیری الان باید گزارش عملکرد می داد در حوزه صادرات کالاهای کشاورزی و تلطیف فضای کسب و کار چه کارهایی انجام شده است؟ اما تازه بعد از هشت سال یادشان افتاده که باید فضای کسب و کار درست شود، اما چه چیزی و توسط چه کسی درست شود معلوم نیست. باید صادرات محصولات کشاورزی راه بیفتد اما چگونه و توسط چه کسی؟ معلوم نیست. 
وی تاکید کرد: بنابراین این دولت، دولتی نیست که در حال حاضر به این نگاه کند که بعدا چه اتفاقی رخ می هد؟ همیشه به دنبال مطرح کردن طرح های بزرگ، گشایش اقتصادی، کارهای عجیب و غریب و حرفهای دهان پرکن است،  که از نظر بنده اسم این کارها زمان خریدن است تا پاستور را تحویل نفر بعدی بدهند.

مجلس باید به دولت بعدی اجازه تجدید نظر در قانون بودجه را بدهد

غضنفری افزود:  دولت با این عوام فریبی سعی می کند بودجه خیلی خطرناکی را برای کشور ببندد بنابراین  تنها چیزی که به ذهنم می رسد این است که مجلس اجازه دهد دولت بعدی که سرکار آمد بتواند در مصوبه بودجه تجدید نظر کند. چون شک ندارم که این دولت چاه های زیادی را برای دولت بعدی می کند، چاه هایی که پر کردن آن از منابعی که مطرح می کنند تقریبا غیرممکن است. در واقع دولت فعلی آنقدر برای نفر بعدی  کمبود منابع مالی ایجاد می کند که  او حتما ساقط می شود، همان سال اول هم ساقط می شود، تا آن زمان همه بگویند که به به؛ دوره آقای روحانی چقدر خوب بود. 
وی اضافه کرد: بنابراین به نظرم الان چالش بی فایده است، چون ما حریف نمی شویم و این دولت نیز در هشت سال گذشته نشان داده که هیچ سخن دلسوزانه و کارشناسی را گوش نمی کند و مرغشان یک پا دارد،  تنها نتیجه همین است که مجلس اجازه دهد دولت منتخب مردم در سال 1400 بتواند قانون بودجه را برای بار دوم به مجلس بیاورد و یک قانون واقعی بسته شود. چون قانونی که روی ابرهاست و براساس استقراض و فروش اوراق بسته می شود به معنای بدهکار کردن نسل های بعدی است، یعنی هر ایرانی هر زمانی که متولد می شود همان زمان به عنوان یک ایرانی کلی بدهی دارد! 

کد خبر c2b7e78b973d45889fa3469e2f94273f

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 11 =