مریم حق بیان : "در آن روزها من تنها مخالف این طرح بودم و از آنجاییکه یک دست هیچ وقت صدا ندارد صدای من هم در آن زمان به جایی نرسید ,  اما متاسفانه امروز که نزدیک به 6 سال است از اجرای این طرح می گذرد صدای همه از ناکامی های این طرح در آمده و صدای شکستن این طرح به گوش می رسد. غیب گویی نکردم حرف کارشناسی زدم که به مزاق خیلی ها خوش نیامد.... و اگربه راهکار های کارشناسی وی مبنی بر تغییر شیوه اجرای طرح نان صنعتی جامه عمل پوشانیده می شد امروزه مصرف سرانه نان صنعتی بسیار بالاتر از میزان فعلی بود وی که در ردای مشاور ارشد قبادی مدیر عامل شرکت بازرگانی دولتی ایران مشغول به فعالیت است این روزها به عنوان ریاست هیات مدیره انجمن علوم و فناوری غلات ایران انتخاب شده است و به گفته خودش تا سال آینده این انجمن را به جایگاه اصلی خود خواهد رساند . با هم مصاحبه با مهندس اکبر شریفی را می خوانیم :
                                                                                                                                                
لطفا آخرین وضعیت نان صنعتی کشور را تشریح فرمایید.
ببینید بزرگترین مشکل نان صنعتی این بود که اشتباه به مردم معرفی شد و همین معرفی اشتباه سبب شد تا مردم نسبت به مصرف این نوع نان ها قدم های قهقرایی بردارند چراکه تصور می کردند نان صنعتی ,  نانی همردیف نان های فانتزی است که نمی شود با آن غذاهای سنتی را مصرف کرد در صورتیکه اصل طرح صنعتی کردن نان کشور بر روی تغذیه سالم و نان سالم استوار بود و تاکید بر سلامتی یعنی اینکه نانی را به روش صنعتی تولید و به دست مصرف کننده برسد که اولا صد در صد بهداشتی بوده و دوم اینکه توسط ماشین آلات و بدون دخالت دست تولیدشود که این  می تواند شامل حال نان های سنتی نیز باشد که به روش انبوه و صنعتی تولید شوند از همین رو این تصور غلط که در اذهان عمومی شکل گرفت سبب شد مصرف سرانه نان صنعتی آنگونه که باید رشد چشمگیری نداشته باشد و ادامه کار را با مشکل و چالش های جدی مواجه سازد.

از جنابعالی به عنوان یکی از منتقدین سرسخت طرح نان صنعتی با این شیوه اجرا یاد می شود و در سال 86 نیز در میزگردی که حضور داشتید به آن اشاره کردید ادله شما چیست و چرا با وجود مخالفت های فراوان این طرح اجرایی شد؟
 بنده اگر در سال های ابتدایی اجرای این طرح به شیوه اجرای این طرح خرده گرفتم و مخالف اجرای آن بودم از روی کینه و غرض ورزی شخصی نبوده است بلکه به واسطه سال ها فعالیت در عرصه آرد و نان کشور و اینکه مشکلات این صنعت را با گوشت و پوست خودم لمس کرده ام به مدیران و کارشناسان وقت هشدار دادم که این طرح با این شیوه اجرا محکوم به شکست است . اما متاسفانه درآن برهه از زمان به نفع برخی از دوستان بود که صحبت های مرا نشنیده بگیرند و به راهی وارد شوند و که به دفعات واژه سراب را به آن لقب داده بودم . بنده مخالف تغییر شیوه پخت نیستم. خیر! و بسیار هم از ورود تکنولوژی به عرصه آرد نان کشور استقبال می کنم اما اینکه قرار باشد تا از جیب دولت واحد هایی برای پخت نان صنعتی ایجاد شود که هیچ گونه توجیه مالی برای کشور ندارد بنده مخالفت خواهم کرد . بنده اعتقاد دارم که در طرح صنعتی کردن نان کشور ابتدا باید واحد های نانوایی فعال در سراسر کشور مشمول طرح تجمیع شوند چراکه نمی توان به یکباره 60 هزار واحد نانوایی را غیرفعال کرد  ببینید ما برای اجرای طرح نان صنعتی زیر ساخت هایمان را آماده نکرده بودیم و حرکت های زیر بنایی در این خصوص انجام نشده بود اگر اصرار بر تشکیل کارگاه های کوچک در سطح شهر ها به جای واحد های 20 تنی دارم دلیل آن این است نزدیک به 35 سال است که در این عرصه فعال هستم و خوب می دانم که مردم  و نانوا جماعت با ورود رقیب تازه نفسی به اسم نان صنعتی چه واکنش هایی از خود نشان می دهند نمی توان ره صد ساله را یک شبه رفت . ما به یکباره با حرکتی ضربتی سعی داشتیم تا ذائقه مردم را که سالیان سال با نانهای سنتی عجین شده بود را ظرف 5 سال تغییر دهیم ,در صورتیکه راه نجات نان و معضلات آن فقط صنعتی کردن آن نیست ایجاد واحد های 20 تنی خیانت بزرگی به صنعت آرد و نان کشور بود چراکه در فرانسه که سردمدار نان صنعتی در جهان است  هم واحد های 20 تنی به این تعداد که در ایران است وجود ندارد و آنها هم در ابتدا از کارگا های کوچک شروع کردند در آن روزها من تنها مخالف این طرح بودم و از آنجاییکه یک دست هیچ وقت صدا ندارد صدای من هم در آن زمان به جایی نرسید ,  اما متاسفانه امروز که نزدیک به 6 سال است از اجرای این طرح می گذرد صدای همه از ناکامی های این طرح در آمده و صدای شکستن این طرح به گوش می رسد. غیب گویی نکردم حرف کارشناسی زدم که به مزاق خیلی ها خوش نیامد پشت تک تک ادله های من تجربه فعالیت در  سال های اقتصادی جنگ , بحران ارزی و تحریم قرار داشت .

اعتقاد همگان براین امر استوار بود که با هدفمندی یارانه ها  صنعت نان با تحولات بسیاری مواجه خواهد شد اما در عمل پیشرفت که نداشت هیچ بلکه در بعضی از موارد هم پس رفت هایی هم داشته است در این رابطه چه نظری دارید؟
متاسفانه مسولان در وزارت بازرگانی سابق , مدینه فاضله ای را برای مردم به تصویر کشیده بودند که با هدفمندی یارانه ها تحقق می یابد و به واسطه اجرای این قانون نانی به دست مردم خواهد رسید که نه دور ریز دارد  نه زود بیات می شود نه کپک می زند و از همه مهم تر نانی به دست مصرف کننده می رسد که در پروسه تولید آن از جوش شیرین استفاده نشده است اما متاسفانه این چنین نشد و مردم نان های سنتی را با همان کیفیت قبلی اما گرانتر خریداری می کنند . باید قبول کنیم در سیستم آرد و  نان کشور بیماری مزمنی به نام عدم بهره وری وجود داردکه اگر درمان نشود لطمات جبران ناپذیری را به کل صنعت و بدنه اقتصادی کشور وارد خواهد کرد این را هم قبول دارم که ساختار نان ایران ذاتا ایراد دارد اما اشاره به این نکته نیز خالی از لطف نخواهدبود که اگر خط مشی ها درست تعریف می شد ما می توانستیم از فرصت اجرای قانون هدفمندی یارانه ها نهایت استفاده را ببریم و تغییرات کلی را در بخش آرد و نان کشور لحاظ کنیم بزرگترین فایده هدفمندی یارانه ها در عرصه آرد و نان کشور می توانست ایجاد بازار رقابتی در بین تولید کنندگان چه در کارخانجات آرد سازی و چه در واحد های نانوایی باشد که متاسفانه این مهم  فقط برای مدت کوتاهی اتفاق افتاد و باز هم برگشتیم به زمان قبل از هدفمندی و بازهم دورریز نان.

جنابعالی اعتقاد دارید که افزایش بهره وری در صنعت نان این صنعت را از رکود خارج می کند لطفا کمی در این رابطه توضیح دهید.
این یک اصل کلی در اقتصاد است که هرچه کیفیت بالا باشد عرضه و تقاضا بیشتر است و اگر عرضه و تقاضا بیشتر باشد بازار رقابتی تر خواهد بود و قطع به یقین  بازار رقابتی سبب افزایش بهره وری خواهد شدو این اصل مهم افزایش بهره وری سبب کاهش قیمتها خواهد شد . ما باید سعی کنیم تا فاصله بین تولید کننده و مصرف کننده را با ایجاد کارگاه های کوچک در سطح شهر ها کم کنیم باید به مردم خریدن نان سرد و گرم مصرف کردن آن را آ موزش دهیم سال های  سال است که مردم ما در صف های طولانی می ایستند تا نان گرم را سرد مصرف کنند .بهره وری یعنی اینکه بین ذائقه , فرهنگ مصرف و تولیدکننده همخوانی بوجود آید . نمونه بارز این امر وجود واحد هایی مثل نان آوران و سحر در سطح شهر تهران است که رفته رفته به واسطه سال ها فعالیت در این عرصه و شناخت بازار و مصرف کننده تبدیل به یک برند و وزنه در صنعت نان کشور شده اند . امروزه به دلیل اینکه تکنولوژی به کمک تولید آمده است تولید بسیار آسان شده است اما بازاریابی و مشتری اصل مهمی است که اگر نباشد تولید صرفه اقتصادی نخواهد داشت . هر تولید کننده خوبی را نباید  موفق دانست .

اشاره به بازاریابی و مشتری مداری داشتید آیا نباید دولت و در راس آن بازرگانی دولتی زمینه های حضور محصولات نان صنعتی را به بازار فراهم کنند چرا بازرگانی دولتی در فرهنگ سازی مصرف نان صنعتی اینقدر ضعیف عمل کرد؟
 سوال خوبی مطرح کردید ببینید بازرگانی دولتی  اساسی ترین  وظیفه اش تنظیم بازار است و این امر به تنهایی انرژی بسیار زیادی را از این شرکت می گیرد کما اینکه اعتقاد دارم این وظیفه دیگر ارگان ها است که این امر را نهادینه کنند برای مثال صدا سیما باید از تبلیغات نان در تلویزیون به جهت اینکه ارتباط مستقیم با سلامتی مردم و قوت غالب آنها دارد استقبال و حمایت کنند و به آن به چشم یک کالای لوکس و تجملی نگاه نکند. البته بازرگانی دولتی در این سال ها فعالیت های  بیشماری را در زمینه فرهنگ سازی نان های صنعتی انجام داده ولی آنگونه که باید چشمگیر نبوده است . متاسفانه از بعد از انقلاب تا به این لحظه شرکت بازرگانی دولتی 25 مدیر را در مسند ریاست خود دیده است که برخی از آنها تخصص لازم را در این زمینه نداشته و نتیجه آن این شد که می بینید.

مساله نان درایران همیشه سیاسی بوده است چرا؟
نان در ایران سیاسی نیست اما بعضا آن را سیاسی می کنند اگر سیاسی بود وقتی در اردیبهشت ماه سال 76درست یک ماه قبل از برگزاری انتخابات که قیمت نان را اعلام کردم باید تنش ایجاد می شد که نشد  ویا در سال 65 در بحبوحه زمان جنگ نان شش ریالی را در اصفهان یک تومان اعلام کردم ولی مشکلی پیش نیامد . خوب و بد را ما خو دمان رقم می زنیم بستگی دارد با چه دیدی به قضیه نگاه کنیم.

منبع: اقتصاد سبز

 

کد خبر 25374

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 10 =