یحیی امیری - چندی پیش در ردیابی علت گرانی و یا کمبود بعضی از اقلام تولید کشاورزان، در خبرها آمده بود که 40 هزار دلال در سطح میادین میوه و تره بار عامل اصلی این مشکلات شده اند.
ولی این اولین بار نیست که دلال ها متهم به اخلال در کمبود ها و نگرانی ها می شوند. نگاهی به مطبوعات در روزهای بحران گرانی و کمبود، آنچه مکرر مورد هجمه قرار می گیرد دلال است و برای همین دلالان در کشور ما شهرت خوبی ندارند، مسبب عمده اختلال و اخلال در خرید و فروش ها معرفی می شوند و شغل دلالی، گاه چنان زیر ذره بین می رود که گویی جز ایجاد تشنج و سودجویی های ظالمانه هیچ اثر تاثیرگذار دیگری ندارد.
اما آیا به راستی چنین است و حرفه دلالی بد نام شده هیچ اثر مثبتی در داد و ستد ها و روان شدن بازار و گردش صحیح و راحت چرخ اقتصادی ندارد؟
گزارش این شماره «اقتصاد سبز» را به موضوع دلالی و خوب و بدش اختصاص داده ایم، می کوشیم با بررسی همه جانبه موضوع تصویری واقع گرا از حرفه دلالی ارایه دهیم و ببینیم چرا همه خرابی کارها متوجه دلال ها می شود.

 Dallal کیست و چه می کند؟
در فرهنگ معین زیر لغت دلال آمده است:
«میانجی بین بایع و مشتری، کسی که با دریافت حق معینی، واسطه بین خریدار و فروشنده می شود»
یعنی دلال در لغت به معنی میانجی بین مشتری و فروشنده است و در تعریف دیگر در حقوق تجارت، «کسی است که در قبال دریافت اجرت، واسطه انجام معامله ای شده و یا برای کسی که می خواهد کالایی بفروشد مشتری پیدا می کند، همه اقسام دلالی، تجارت محسوب می شود.»
اما اگر این شغل یکی از انواع تجارت است چرا بدنامی دارد، چرا سودجو و ثروت اندوز بی زحمت در حد راهزنان قرار می گیرد؟
در تجارت سنتی، فروشنده با انواع ترفندها مشتری را تشویق به خرید می کند، در تجارت مدرن به کمک رسانه ها، همین شیوه در مفهوم رایج است، دلال واسطه ای است در معاملات کلان، او نیز می کوشد برای خریدار کالای مناسبی بیابد و برای فروشنده مشتری مورد نظر، او واسطه است بین خریدار و مشتری، از همان ترفندهایی بهره می گیرد که هر فروشنده و هر خریداری اعمال می کند.

هم خریدار شاکی، هم فروشنده
در گذشته هایی نه چندان دور که کشاورزان ما بیش از حد دست به دهان بودند و به پول نیاز داشتند روبه سوی دلال می بردند، دلال کسی بود که می توانست برای یک باغ پرتقال، سیب یا هلو مشتری بیاورد، در آن روزگار که فروش سردرختی به صورت چشم نواز صورت می گرفت و فروش کالاهای کشاورزی فله ای بود، به طور حتم انصاف رعایت نمی شد، گاه قیمت سردرختی های یک باغ در بازار فروش چندین برابر قیمت خرید سود به وجود می آورد این سود معمولا عاید خریدار می شد و باغدار در حسرت آنچه که از دست داده، نیش انتقادها را متوجه دلال می کرد. رحیم نبوی که زمانی دلالی باغدارها را انجام می داد می گوید:
آنچه که عاید ما می شد، حق دلالی بود، یک چیزی از خریدار و یک چیزکی از فروشنده می گرفتیم ولی حرف من همیشه این بوده که آیا فروشنده را من مجبور می کرده ام یا نیازی که به پول داشته؟ گاه خریدار هم به دلایل مختلف فاصله زمان معامله و برداشت سردرختی ها و صدمه ای که متوجه سردرختی می شود، نق و نوقش را سر من خالی می کرد، بعضی حوادث را نمی شود پیش بینی کرد، باغ مرکباتی را در بهمن ماه معامله کردیم، من واسطه بودم، برف سنگینی در اسفند ماه آمد و سرمای فوق العاده سردرختی ها را ضایع کرد، خریدار زیان کرد و مثل هر زیان دیده ای دنبال مقصر می گشت و مقصر دم دستی او من بودم.

دلال های سنتی فعال اند!
عامه مردم عموما واسطه های اجاره و فروش مسکن را دلال می شناسند، اما گشتی در بازار داد و ستد، ما را با انواع دلال ها آشنا می کند، دلال هایی که سرپایی کار می کنند یعنی از حجره ای به حجره دیگر، از پاساژی به پاساژی دیگر و از شهری به شهر دیگر می روند، اگر کمی دقیق شویم خواهیم دید اکثر تولیدکنندگان به وقت نیاز به یک یا چند قلم جنس سراغ دلال می روند، دلال کسی است که در راسته کار خود اطلاعات دارد، او می داند کالای فلان فروشنده به درد کدام تولید کننده می خورد، کار او گشت زنی است، البته این شیوه سنتی است، امروزه که تلفن های همراه و اینترنت و روزنامه ها کار ارتباط را انجام می دهند شاید دیگر نیازی به وجود دلال نباشد اما حسین فرجی چیز دیگری به ما می گوید:
همین حالا با وجود همه این وسایل ارتباطی که شما به آن اشاره کردید باز هم، دلال های باتجربه و تخصصی مشکلات تولیدکنندگان را حل می کنند، در بازار یا در میادین و تقریبا می توانم بگویم در تمام زمینه ها دلال های سنتی مشغول به کارند، یک دلیلش این است که فروشنده نمی خواهد کالایش را علنی عرضه کند، به نظر او با این روش سر مال می خورد و قیمت می شکند، خریدار هم همین است شرایط بخواهد و این ما دلال ها هستیم که مشکل شان را حل می کنیم، یک گشتی در بازار بزنید یا به میادین میوه و تره بار بروید، متوجه عرایض بنده می شوید.

تخصص دلالی
حرفه دلالی را، بعضی ها حرفه ای راحت و بنگاه های معاملات را تنبل خانه می دانند و کسی که از بابت واسطه گری، پولی به دست می آورد آن را پول بادآورده می دانند و اگر ساده انگارانه نگاه کنیم ظواهر امر هم چنین می گوید اما شکرا... صحراگرد چیز دیگری می گوید:
متاسفانه دلالی در جامعه ما شغل سبک و ساده ای به نظر می آید و همه از سودآوری آن حرف می زنند، حتی بعضی ها بدون ملاحظه این حرفه را نان مفت خوری می دانند اما من به شما می گویم این شغل هم مصیبت های خودش را دارد، اولا دلالی یک حرفه تخصصی است، تجربه و آموزش لازم دارد، علاوه بر همه اینها کسی که وارد این شغل می شود باید بسیار با هوش و خوش حافظه باشد، فن بیان و قدرت تحلیل داشته باشد، باید معلومات روز او در حد عالی و بالا باشد، باید علم اقتصاد بداند و سعی کند منفعت فروشنده، خریدار، هردو را در نظر بگیرد، کسی که در بازار چرم و کفش کار می کند نمی تواند در مورد پنیر و گوجه فرنگی و یا باغ کاهو صاحب نظر باشد. یک دلال واقعی اهمیت شغل خود را می داند اگر در معامله ای آگاهانه به فروشنده یا خریدار ضرری برسد، این ضرر به زودی متوجه خود او می شود یعنی دیگر به عنوان واسطه دعوت به معامله ای نمی شود و در نتیجه کارش از رونق می افتد. دلال خوب دلالی است که هر روز معامله ای انجام بدهد.

دلال رفع نیاز می کند
چه کسی برای خرید و فروش کالایی به دلال مراجعه می کند؟ این پرسش را یکی از دلال های جوان در آغاز گفت و گو با ما مطرح کرد و خود او در پاسخ چنین گفت:
وقتی که نیاز داشته باشد، هیچ کس از روی شکم سیری به دلال مراجعه نمی کند، من سال ها در بابل دلال برنج بودم، در واقع کارم را در آن شهر شروع کردم، یکی از شالیکارهای محترم (محترم به این دلیل می گویم که انصاف داشت) وقتی شالی ها سبز می شد، به ما مراجعه می کرد و پول می خواست، طبیعی است که قیمت های شالی در مرداد ماه با قیمت برنج در بهمن ماه خیلی فرق می کند، من مشکل او را نمی دانستم، فقط می دیدم در آن 4-5 سال که در بابل بودم او به میل و رضایت خود 10 یا 20 تن برنج را پیش فروش می کرد و خود او هم می دانست در این معامله ضرر می کند اما می گفت چاره ای ندارم، تابستان سال 91 من به سراغش رفتم. یک مشتری پولدار داشتم که در کار خرید برنج سرمایه گذاری می کرد، پس از حال و احوال گفت دیگر فروشنده شالی نیست، نه در مرداد و نه حتی در مهر ماه، گفت مشکلش رفع شده و دیگر هیچ نیازی به پیش فروش ندارد، وجدانم را گواه می گیرم که خیلی خوشحال شدم چون همیشه شاهد بودم دراین معامله او ضرر می کند ولی خب از ما چه کاری برمی آید، یک روزگاری نیاز داشت و پیش فروش می کرد حالا نیاز ندارد و به موقع و به قیمت می فروشد، البته او به من لطف داشت و گفت در بهمن ماه پیش من حق تقدم با شما خواهد بود!

بدها بیشتر از خوب ها
این را دیگر همه می دانند که در هر شغلی آدم خوب و بد وجود داردو دلالی هم استثنا نیست اما چرا دراین شغل آنچه سر زبان مردم جامعه است، بر کار کردن، کلاه گذاشتن، مغبون کردن و بزن و در رویی دلال ها است؟ حاج صمد می گوید:
من قبول دارم درباره شغل دلالی حرف و حدیث بسیار است اما در کدام شغل نیست، همین تازگی در جریان تغییر قیمت روغن نباتی خدا می داند چه احتکار های کلان صورت گرفته، دم دست ترین آن سوپرمارکت های محله ما بودندکه هر کدام چند کارتن از موجودی انبارشان را از چرخه فروش خارج کردند تا قیمت ها ثبات بگیرد و بیشتر بفروشند، خود من در جریان یک محموله پخش روغنی نزدیک به 70 تن صورت زده بودم اما به محض پخش خبر افزایش قیمت، تحویل کالا متوقف شد، در همین ماجرای اخیر آیا همه کارخانه ها موجودی خود را به قیمت واقعی فروختند؟
در تمام این تغییر و تحولات صحبت از دست داشتن دلال ها بوده، دلم می خواهد یک کسی بپرسد مگر دلال انبار دارد؟ کارخانه دارد؟ کشتی دارد؟ ما حداکثر یک دفتر داریم و در این دفتر حداکثر نمونه کار داریم و نمونه بسته بندی. اما چه کسی می پذیرد که دلال در گرانی روغن نقشی نداشته؟

سوء استفاده از نیاز بازار
دلال های هر حرفه بیش از دست اندرکاران دیگر بخش های آن حرفه از وضع بازار خبر دارند، آنها که در سال های اخیر موبایل شان بیشتر از اینجا و آنجا رفتن حضوری خودشان کار می کند از آخرین تحولات قیمت های بازار خبر دارند و همچنین از نیاز کارخانه ها و کارخانه دارها، آنها که در صنایع غذایی کار می کنند به نسبت ارتباطی که با کارخانه ها و باغدارها و زمین دار ها و واردکننده ها و حتی بار کشتی های روی آب خبر دارند. البته از این اطلاعات می توانند سوء استفاده کنند و یا به اصطلاح خودشان خیر برسانند. حاج محمود به ما می گوید:
برای کارخانه ... که انواع سس تولید می کند من 25 تن روغن خریده بودم، در جریان تغییر قیمت ها فروشنده دبه درآوردو به بهانه اینکه واریز پول روغن ها به موقع انجام نگرفته جنس را به کس دیگر فروخته، کارخانه به شدت به روغن احتیاج داشت، خط تولید و بیش از 100 کارگر لنگ روغن بودند مدیر کارخانه مرا تحت فشار قرار داد که هرچه زودتر از جای دیگر برای او روغن گیر بیاورم، گیر آوردم ولی با قیمت جدید، فقط توانستم با هر ترفندی که می شد یک مقداری تخفیف بگیرم اما نتیجه کار می دانید چه شد؟ همان آقای مدیر کارخانه گفت دلال ها پدر مرا در آوردند، و فلانی (یعنی من) دست مرا توی پوست گردو گذاشت تا چند میلیون سود بیشتر ببرد.

دلال ها در بازار متلاطم
دلال ها در بازار متلاطم تغییر قیمت ها و کمبودها، بیشترین نقش را دارند، در این حرفه هم مثل همه حرفه ها، آنکه باهوش تر است سود بیشتری می برد، در این حرفه عده ای فقط به کار واسطه گری سرشان گرم است و عده ای دیگر که با سودهای آنی کلان سرمایه دار شدند زر اندوزی می کنند، در این حرفه کسانی وجود دارند که با تکیه به نقدینگی و حساب بانکی شان سودهای بادآورده و کلان به دست می آورند، یعنی وقتی کالایی با قیمت مناسب گیر می آورند خود خریدار می شوند و آن معاملات انجام گرفته صوری است، در یک معامله، خریدار یک جنس و در یک معامله دیگر فروشنده همان جنس می شوند. در هر 2 معامله در ظاهر امر فقط حق دلالی می گیرند اما عملا سود معامله هم به حساب بانکی شان واریز می شود ، این گروه که بالاخره هم خریدار و هم فروشنده سر از کارشان در می آورند متهم به سوء استفاده از شغل می شوند. رجب ارونقی می گوید:
از این گروه آدم ها در این حرفه کم نداریم، آنها در واقع از سرمایه شان سود می برند، نمی دانم این درست است که بگوییم دلال نباید در این قبیل معاملات سرمایه خودش را به کار بگیرد و حق ندارد جنسی را که در یک زمان گذشته (حتی چند ساعت) خریده بفروشد، در کسب و کار هدف افزایش درآمد است. همه سود می خواهند و دلال هم یکی از این «همه» ها است.

این حرفه، خیلی قدیمی است
در دفتر پر زرق و برق یکی از این دلال ها در یک مجتمع تجاری تابلوی ظریف و جمع و جور «بازرگانی انور» توجه ما را جلب می کند، این دفتر مجهز به تکنولوژی روز است، یعنی میز کامپیوتر تمام اطلاعات را ذخیره کرده و تلفن ها آن به آن و لحظه به لحظه. اطلاعات و تغییر قیمت ها را به وسیله اپراتور کارکشته و حرفه ای به اصطلاح «آپ تودیت» می کند. آقای انور می گوید:
پدر من هم کارش دلالی بوده، صبح های زود از خانه بیرون آمده و دم دروازه می رفته تا دهاتی هایی که چند گونی برنج را از اودنگ (شالیکوبی) روی اسب یا قاطرشان بار زده بودند پیدا کند و چند بار پیش آمده بود که به علت نیاز به خرجی روزانه مرا هم همراه خود ببرد، خوب به خاطر دارم که همراه با مرد کشاورز که دهنه اسب را گرفته بود راه می افتاد. به بازار که می رسیدبا سوک(کاردک فلزی لوله ای سوراخ دار) مقداری از گونی برنج نمونه برمی داشت و در دستمال ابریشمی بزرگ آن روزها معروف به دستمال یزدی می ریخت و چهارگوشه دستمال را در دستش می گرفت و به این مغاره و آن مغازه می برد، مستوره (نمونه) را نشان می داد و معامله انجام می گرفت، آن روز که من همراهش بودم با فروش 3 گونی برنج 5 تومان دلالی نصیب او شده بود، اسکناس سبز را به من داد که بردم یک چارک گوشت بخرم و به مادرم برسانم که برای غذای ظهر خورش درست کند.

از آن روزها به این روزها
آقای انور می گوید:
زندگی پدرم روزمره بود، یعنی هرچه در روز در می آورد خرج همان روز می شد. مثلا اگر روزی 10 یا 15 یا 20 تومان درمی آورد همه را خرج همان روز می کرد. در معامله های روی اسب چیزی بیشتر از 5 تومان دلالی می گرفت اما در معاملات روی ارابه گاه این درآمد به 20 تومان هم می رسید. مادرم از آنجا که زنی دوراندیش بود از مازاد هزینه روزانه چیزی پس انداز می کردو به زودی صاحب 100 تومان پس انداز شد، از پدرم خواست هر روز که باری فروش نرفته پیش او بیاورد، خریدار است. به زودی یکی از اتاق های خانه مان پر از گونی های برنج شد و در آخرهای پاییز که دیگر کشاورزها باری برای فروش نمی آوردند و پدرم سرگرم فروش قورمه و پنیر خیکی و این چیزها بود او قیمت می گرفت و در اواخر بهمن و یا اوایل اسفند آن 10 یا 15 گونی برنج را به وسیله پدرم با قیمت روز که چیزی حدود 30 تا 50 درصد فرق کرده بود می فروخت تا اتاق خالی شودو برای ایام عید در اختیار باشد، چند سال بعد که ما به تهران آمدیم و پدرم در پامنار به همان شغل دلالی ادامه داده بود من هم وارد کار شدم و درسی که از مادرم به طور غیر مستقیم آموخته بودم به کار گرفتم و حالا صاحب این دفتر شدم. در این دفتر به جای اسب و قاطر و گاری، کامیون و تریلی و 100 تن و 200 تن و 300 تن خرید و فروش می شود، من هم مثل پدرم شغلم دلالی است ولی گاهی خریدار می شوم و گاهی فروشنده، زالو نیستم و خون کسی را هم نمی مکم!

انواع دلالی و آداب دلالی
دلالی را می توان یکی از قدیمی ترین حرفه های تجارت دانست ، در دوران قدیم به چند قلم کالای اساسی و روزمره و بیشتر به خرید و فروش و اجاره املاک و زمین اختصاص داشت اما اگر کمی دقت کنیم و سری به آگهی های روزنامه ها و مخصوصا ویژه نامه هر روزه روزنامه همشهری بزنیم می بینیم که چنان گسترده و دامنه اش وسیع شده که در هر جریانی سر و کله دلال پیدا می شود. در همین یکی دو هفته اول اردیبهشت در مطبوعات و رسانه ها جزییاتی درباره دلالی فوتبال، دلالی در رابطه با امریکا، به دلالی فروش کلیه، دلالی برای جمع آوری امضا در مجلس، افزایش دلالی در شرکت نفت و خرید و فروش فرآورده های نفتی، دلالی در نقش دادن هنرپیشه ها در فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی و تبانی در دلالی که بخش مفسده انگیز این حرفه است.
و جالب اینکه در هیچ یک از این بخش ها از دلالی به نیکی یاد نمی شود، دلال های پزشکی و عمل جراحی را کاری کثیف می دانند ، بعضی از جراحان در بیمارستانی که کار می کنند دلال دارند. دکتر شکوهی با لبخندی معنی دار گفت: در بخش اورژانس و پذیرش بعضی از افراد برای ما جراحان دلالی می کنند و مریض را به نام ما می زنند، جراحی پردرآمد و پرسود است معمولا به آنکس که مریض را به ما معرفی می کند و یا به من پاس می دهد یک چیزی به عنوان شیرینی می گیرد، در واقع همان حق معامله و حق دلالی است.

دقیقه نودی ها دلال می خواهند
هرکس در هر حرفه و تجارتی اگر کارش به دقیقه 90 برسد به دلال نیاز دارد معمولا تولیدکنندگان صنایع غذایی برنامه تامین مواد اولیه دارند، تقریبا در همه کارهای تولید این برنامه ریزی دقیق و اساسی انجام می گیرد، کسی که کارخانه ساردین داردباید بداند چه مقدار ماهی باید بخرد و در خط تولید قرار دهد ولی کم نیستند «تن ماهی» سازان که با کمک دلال و سر تور و یا داخل لنج ماهی می خرند. اگر کمی انصاف داشته باشیم متوجه می شویم پای دلال وقتی باز می شود که برنامه تولید خوب و دقیق نوشته نشده باشد، در هر حرفه تولیدی مخصوصا در صنایع غذایی مساله فصل برداشت کشاورزان اهمیت دارد، تولیدکننده رب گوجه فرنگی اگر نداند چه زمانی زمین های جیرفت و یا ورامین و کرج و کرمانشاه کار برداشت تمام می شود کلاهش پس معرکه است، رحیم متقی می گوید:
مدیر یک کارخانه تولید رب گوجه فرنگی باید بداند باری که از زمین های جیرفت به کارخانه اش در هشتگرد می رسد با باری که از زمین های قزوین خریداری می شود هزینه های سرباری دارد، مدیر یکی از این کارخانه ها که به خاطر کمبود نقدینگی نتوانسته بود به موقع خرید کند با التماس از من می خواست 300 تن گوجه فرنگی با هر قیمتی شده وارد کارخانه اش بکنیم، من این مقدار را از بندر عباس وارد کردم، طبیعی است قیمت فرق داشت و مشکل تامین مواد اولیه از خود او بود، اما وقتی می خواست چک را امضا کند به من گفت امان از دست شما زالوهای دلال ...
مجلس برای دلالی قانون گذاشت
اشاره کردیم به قدیمی بودن شغل دلالی در تاریخ زندگی بشر و کسب وکار، اما قدیمی ترین قانون که درباره حرفه دلالی درایران سراغ داریم مصوبه روز هفتم اسفند ماه سال 1317 در مجلس شورای ملی است که لازم الاجرا شده بود. در این قانون چنین آمده است:
ماده (1) - تصدی به هر نوع دلالی منوط به داشتن پروانه است.
ماده (2) – پروانه دلالی با رعایت احتیاجات محلی فقط به اشخاصی داده می شود که دارای شرایط زیر باشند:
1- داشتن 25 سال تمام و انجام خدمت وظیفه سربازی یا داشتن معافیت یا کارت آماده به خدمت.
2- تابعیت ایران.
3- داشتن گواهینامه ششم ابتدایی و یا دادن امتحان برابر آن.
4- دانستن اطلاعات فنی مناسب با اموری که عهده دار دلالی آن باشد.
5- عدم شهرت به کار نادرست.
6-نداشتن محکومیت به ارتکاب جنایت و ورشکستگی به تقصیر و کلاه برداری و خیانت در امانت و سرقت و گواهی مقامی که وزارت دادگستری تعیین می کند.
7-    دادن وجه الضمان یا ضمانت نامه یا وثیقه مطابق ماده 3.
تبصره : کسانی که قبل ار تصویب این قانون به این شغل اشتغال داشتند باید متعهد شوند که ظرف دو سال گواهینامه امتحانات نهایی سالمندان را بیاورند و الا پروانه آنها تجدید نخواهد شد و ...

استقبال از بدنامی
از مهندس حسین صبوری که شعار دلالی علمی دارد پرسیدم چرا این حرفه در ایران یک کمی زیادی بدنام است و چرا با وجود اینهمه بدنامی استقبال از آن خیلی زیاد است و می بینم دراین سال ها عده ای دکتر و مهندس هم وارد حرفه دلالی شدند؟ او گفت:
متوجه منظور شما هستم درباره شغل دلالی در ایران حکایت های سخیف هم شنیده ام، اینکه دلالی کار آدم های بی عرضه و تنبل است، پیرمردها و تن پرورها و بیکاره ها وارد این شغل می شوند، یا گفته اند دلال ها هرچه به دست می آورند بادآورده است و یا دلال ها زالوهای اجتماع هستند که خون مردم بدبخت را می مکند، حتی در بسیاری از خبرهای مطبوعات از دلال به عنوان عامل اصلی گرانی ها یاد می شود، بخشی از این حرف ها البته برمی گردد به بی اطلاعی عامه مردم ، در بین همکاران من خانمی است که در کمبریج درس خوانده و یکی دیگر به 3 زبان فرانسه، انگلیسی و آلمانی تسلط کامل دارد، در دلالی علمی و امروزی از این حرف ها خبری نیست، مشتری می بیند که ما کارمان را با چه دقتی انجام می دهیم و چقدر زحمت می کشیم و مطالعه می کنیم، انجام هر معامله سالمی علاوه بر درآمد خوب لذت هم دارد، یکی می فروشدو یکی هم می خرد ، وقتی رضایت 2 طرف حاصل می شود و معامله ای به خوبی و خوشی انجام می گیرد و حتی خریدار یا فروشنده برای ما سبد گل می آورد و رضایت انجام کار حس می شود، لذتش کمتر از یک جراحی با نتیجه مثبت نیست.

کلان سرمایه دارهای دلال
معامله ای در یک ساعت به امضای چک می رسد و در این معامله دلال ممکن است بین یک تا 300 میلیون تومان حق دلالی بگیرد، این درآمد در ظاهر امر قابل مقایسه با درآمدهای هیچ شغل دیگری نیست، مثلا دستمزد جراحان مشهور با تحمل استرس های ویژه اتاق عمل مطابق شنیده های ما از چند بیمارستان مشهور به چیزی حدود 25 میلیون تومان می رسد، آیا می شود این دو مورد را با هم مقایسه کرد، آیا نباید گفت دلال پول مفت گرفته و شغل دلالی درآمد زا ترین شغل هاست؟ مهندس صبوری می گوید:
درست است که زمان نهایی انجام یک معامله در یک ساعت محدود است اما این ساده نگری است اگر ان را تعمیم بدهیم به کل این شغل، برای شما مثالی بزنم همین مجله «اقتصاد سبز» وقتی به دست من می رسد ممکن است در مدت یک ساعت مطالب مورد نظرم را در آن بخوانم ولی این حاصل کار یک گروه از نویسنده، مترجم، حروفچین، صفحه بند، طراح، عکاس، سردبیر و ... است، همین سردبیر شما چند سال درس خوانده تا تیتر مهندسی گرفته، یا چند سال کار کرده تا توانسته به مقام سردبیری برسد، تیم مجله شما هر روز چند ساعت کارکرده تا مجله چاپ و از صحافی بیرون آمده و به دست من رسیده؟ در حرفه دلالی هم همین مسایل وجود دارد، دلال هایی در این شغل ده ها سال کار کردند و کل زندگی شان به 300 میلیون تومان نمی رسد.

علمی و ریشه ای نگاه کنیم
مهندس حسین صبوری با ذکر مثالی مساله را چنین می شکافد:
در دهه 40 یک بنگاه معاملاتی در خیابان 30 متری نرسیده به میدان 24 اسفند (میدان انقلاب امروز) که روی زمین های گیشا(کوی نصر امروز) انجام می داده ، در این بنگاه 3 نفر کار می کردند، با هم شریک بودند، هر 3 نفر هم اتومبیل داشتند ، لباس شیک می پوشیدند و کراوات می زدند، به حساب آن روزها  کلاس بالا بودند، آنها در جریان خرد کردن زمین های این منطقه و بساز بفروشی ها، پول خوبی می گرفتند. یکی از آن 3 نفر حواسش را جمع کرده و ترقی این منطقه را محاسبه کرده بود، او از بابت حق دلالی خودش در17 معامله چند قطعه زمین گرفت، بعدها این زمینها را تبدیل به مجتمع مسکونی کرد، ثروت امروز او را به چیزی حدود 50 میلیارد تومان تخمین زده اند.

به موقع بکاریم و به  موقع درو کنیم
در جمع بندی حاصل کار همکاران گروه گزارش در نهایت به این نتیجه می رسیم که آن «به موقع بکاریم و به موقع درو کنیم» در حرفه دلالی صدق پیدا می کند، دلالی کاری است پرسود و پردرآمد، در این شغل عده ای «نامبر وان» وجود دارد و عده ای ورشکسته به تقصیر، عده ای درست و صحیح کار می کنند عده ای با تقلب، رایج ترین تقلب در حرفه دلالی که سبب بدنامی دلال ها می شود تبانی است، دلال های خوب و خوشنام عمل تبانی را دور از شرف و لیاقت دلال می دانند، دلال های کارخانه دار داریم که نان حلال خوردند، دلال های کارخانه دار داریم که با تبانی به این ثروت رسیدند، دلال های موفق و ناموفق هم کم نیستند، مثل دلالی که در کوچه «مسافرخانه شجاعی نو» خیابان چراغ برق بیش از 50 سال است که کارش دلالی است ولی هنوز هم در سطح محدود کار معامله را به سرانجام می رساندو دلال هایی داریم که در این مدت با کار در همین مغازه پرش های اقتصادی کرده اند و در تمام مدت عمرشان رو به بالا بوده اند، خانم دکتر مرضیه حسینی به نکته جالبی اشاره دارد:
در هر صنعت و حرفه عده ای هوشمند و با استعداد خوشنامی می آورند، در دلالی هم افراد خوش نام کم نیستند، در همین تهران که اینهمه از دلال ها و شغل دلالی بد گفته و بد شنیده می شود دلال هایی داریم که چنان مورد اعتماد قرار دارند که تجار بزرگ نیاز خود را با آنها مطرح می کنند و فقط به اتکای نظر دلال، امضا می کنند.

زنان دلال بیشتر شده اند
در عرف اجتماع ما دلالی شغل مردانه است و برای بعضی ها دیدن خانم های تحصیل کرده در دفاتر دلالی کمی تعجب آور و حیرت می آورد. اگرچه این روزها دیدن خیلی چیزها دیگر حیرتی ندارد، مهندس صبوری که در این حرفه تحصیلات عالیه و مطالعات دراز مدت دارد می گوید:
زنان از گذشته های دور کار دلالی می کرده اند اما همانطور که خیلی از مشاغل قدیمی و سنتی دیده نمی شد، کار آنها هم خیلی به چشم نمی آمد، یا درباره آن حرفی زده نمی شد، همانطور که می دانیم دلالی یعنی امر واسطه گری که در تمام رشته های زندگی وجود دارد، خود من به یاد دارم که در نایین پیرزنی دلالی فرش می کرده، او واسطه خرید بود بین تاجرها و فرش باف هایی که در کارگاه خانگی فرش می بافتند، مشابه کار او را سال پیش در نیاسر کاشان دیدم، او برای یک کارخانه بسته بندی از گلابگیرهای خانگی گلاب می خرید، علاوه بر اینها یک نوع دلالی هم از گذشته های دور وجود داشت که خانم ها انجام می دادند، دلالی برای انتخاب همسر، کسی می خواست دخترش را شوهر بدهد و مسایل جهیزیه و این چیزها، یا کسی که می خواست برای پسرش زن بگیرد از حضور یک دلال بهره می گرفتند می شود گفت خانم های هوشمند و خوش حافظه ای که در این سال ها وارد شغل دلالی شدند به نسبت موضوع کار و رشته تخصصی شان موفق تر بوده اند.

 

کد خبر 23653

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 4 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 3
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • نرگس ۰۰:۲۲ - ۱۳۹۲/۰۶/۲۰
    20 11
    من به عنوان یک زن تحصیلکرده به دلالی نسبت به کارهای دولتی علاقه ی بیشتری دارم ولی دراین رابطه علم واگاهی خاصی ندارم از شما تقاضای راهنمایی بیشتری دارم متشکرم
  • رضا گنجی ۲۲:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۱۰
    6 4
    سلام اگه امکان داره منو راهنمایی کنید تا از کجا شروع کنم تا بتونم دلالی موفق باشم ادمه پرتوقع نیستم. اگه مقاله یا سایتی هرجور دیگه باشه ممنون میشم.از اول اول بخوام شروع کنم 09332754825
  • محمد ۱۰:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۲
    2 2
    نظری ندارم
  • خورشید ۰۰:۵۸ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۱
    5 2
    سلام وقت به نیکی . چطور میتونیم دلالی کنیم طوری که خریدار و فروشنده بعد از اشنا شدن ما را دور نزنن و مستقیم با هم وارد معامله نشن . معمولا نمی شه هر چیزی را بخریم و بعد خودمون اون را بفروشیم و گاهی فقط می خوایم مشتری برای جنسی پیدا کنیم گاهی حتی نمی تونیم اسم فروشنده یا محل دقیق جنس مثلا خانه را نشان بدیم چون احتمالا دور زدن ما وجود داره ممنون میشم راهنماییم کنید
  • مهران ۲۰:۲۲ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۹
    3 0
    سلام به نظر بنده واسطه گری نوعی تجارت است من که تازه وارد این تجارت شدم از دوستان عزیزی که در این زمینه میتوانند راهنمایی ام کنند تا در این حرفه حرفه ای بشم درخواست راهنمایی دارم. تشکر 09155596744 meran_aishy@yahoo.com
  • میثم خاکی ۲۱:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۲/۰۳
    1 0
    با سلام و خدا قوت از مطالب مفید و تحلیل های کامل شما در گزارش بالا، بسیار ممنونم. امیدوارم اطلاعات بیشتری هم بدهید..
  • علی ۱۹:۱۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۷
    1 0
    سلام کمکم کنید که ترفندهای دلالان را بدانم من تازه وارد کار باغداری انار شده ام میترسم در اینده دلالان برام دردسر شوند. هر انچه که مورد نیاز من است درباره ی دانستن از دلالان بگویید. با تشکر فراوان علی سلطانی از اصفهان-شهرضا