در سایت خبرگزاری ایلنا اخبار کشاورزی را مرور می کردم، خبرها حول محور خوراک دام، خرید تضمینی گندم، شتابزدگی دولت، عجله نکردن برای خرید مرغ، بازارسیاه مرغ و شوک قیمتها بود و در این میان خبری از مشاور وزیر جهادکشاورزی در قزوین با عنوان "اجرای طرح ملی زیتون راهکار جلوگیری از واردات روغن به کشور است" را دیدم و غم و اندوه خفته چند ساله در درونم شعله ور شد.
طرح زیتون و طرح تامین منابع روغن نباتی از منابع داخلی عصاره زحمات چندین ساله خبرگان این کشور در روغن و دانه های روغنی بود که متاسفانه با تصاحب بخش  کشاورزی توسط برخی ها وکنار زدن تمامی نخبه های کشاورزی و اقدامات و اظهارات ناشیانه و ناشی از کم دانی و ذوق زدگی از به دست آوردن جایگاه بزرگان و دانایان، تمامی زحمات ملی خدمتگذاران بخش را به هدر دادند.
پس از روی کار آمدن دولت نهم، متولی کشاورزی در اولین اظهارات خود زمان ده ساله اجرای طرح تولید دانه های روغنی را به نصف کاهش داد و عده ای شادمان هورا کشیدند. معاون زراعت کشور طرح کشت کلزا را که یک طرح ملی بود خیانت به کشور اعلام نمود هرچند پیش از آن مقام معظم رهبری توسعه کشت کلزا را توصبه و تشویق نموده بودند.
بارها اعلام شد که دانه های روغنی و فرآورده های آن در جهان و ایران فوق استراتژیک هستند و  باید با  منطق علمی و عقلایی با آن رفتار کرد برای تامین و تولید آن سرمایه گذاری، تشکیلات وعزم ملی لازم است نه اینکه در گام اولیه شرکت متولی توسعه کشت دانه های روغنی را که سرشار از تخصص و ایثار بود با دلایل واهی نابود گردانند.
 می گویند در دهه چهل و قبل از انقلاب، بحران جهانی و مقابله با دولت وقت ایران منتج به بستن راه ورود روغن نباتی و فرآورده های دانه های روغنی گردیده بود که سران کشور به سرمایه داران وقت صنعت روغن نباتی دستور چاره اندیشی دادند تا منابع روغن را در داخل کشور تامین نمایند. آنان نیز با هماهنگی دولت اقدام به تاسیس شرکت توسعه کشت دانه های روغنی کردند که بودجه آن با بخش خصوصی ولی انحلال آن با نظر دولت بود و نماینده ای از وزارت کشاورزی بر آن نظارت داشت. این شرکت طی سالیان دراز منابع روغن و خوراک دام را که تا آن زمان منحصر به پنبه بود گسترش داده و با معرفی و توسعه زراعت آفتابگردان و سویا و سپس کلزا نقشی تاریخی ایفا نمود و  در اصل بازوی وزارت کشاورزی در این بخش بود.
در طرح های پیش گفته شده منابع روغن مورد نیاز کشور در باغبانی از درختان زیتون و توسعه آن در تمامی اراضی کشور و در زراعت از طریق توسعه کشت کلزا که در آزمایشات و تحقیقات سازگار با تمامی اقلیم کشور است، می باشد. تمامی این موارد در طرح های موصوف به دقت بررسی گردیده بود که متاسفانه با فرصت سوزی و برخوردهای شعارگونه بی محتوا اکنون که دروازه واردات تنگ گردیده، در بازار روغن نباتی، گوشت سفید و قرمر برای دولت و مردم به شدت خودنمایی می کند و غذای مردم را دچار مشکل نموده است.
روزگاری متولی زراعت کشور می گفت ما در "دانه های روغنی  سرشکستگی ملی داریم" و به دلیل ضعف تولید "قدرت چانه زنی در جهان" نداریم. واردات بیشتر روغن و خوراک دام "یارانه ای است که به کشاورزان برزیل و آرژانتین" می دهیم و لی حاضر نیستیم آنرا به کشاورزان خودمان بدهیم. در چند سالی که کشت دانه های روغنی از رشد مطلوبی برخوردار بود متاسفانه در بخش بازرگانی و پس از تولید دچار ضربه های مهلکی شد. چه در دولت و چه در صاحبان صنایع علاقه ای برای کمک و همراهی نبود و لذا انگیزه زارعین از بین رفت. به زبان ساده محصولات زراعی اساسی که نقش عمده ای را در امنیت غذایی دارند از قبیل گندم، جو، ذرت، چغندرقند، برنج، حبوبات و امثالهم اکثرا در کشورما با درصد تولید قابل قبولی کشت می گردند و در صورت ایجاد تنگنا با صرفه جویی و برنامه ریزی می توان کشور را از گردنه کمبودها گذراند ولی در دانه های روغنی و فرآورده های آن از جمله روغن و کنجاله به دلیل فقر تولید و یک رقمی بودن تولید داخل به هیچ وجه امکان مقابله با آن نیست مگر آنکه برنامه های تامینی را جدی بگیریم و با سرمایه گذاری و تلاش هوشمندانه و عالمانه به تولید آن همت گماریم و تمامی دست هایی را که عاشقانه علاقمند کمک و تلاش هستند به یاری و بازی بگیریم . زیرا می بینیم که انبوه دلارهای نفتی نیز راهگشا نیست و مردمان خوب کشورمان را با هزینه های بسیار  در آستانه قحطی قرار داده است. به یاد می آورم بزرگی که سکان هدایت تحقیقات کشاورزی را در دست داشت در سخنانی گفت:" من قلب تمامی وطن پرستان را برای تولید و توسعه کشت دانه های روغنی نشانه می گیرم " و همگان را به یاری می طلبید که چاره اندیشی کنند و یاری نمایند.
بگذریم در این چند سطر باز هم در تایید سخن مشاور محترم معاون وزیر تاکید می کنم که راهکار بی نیازی در اجرای طرح های ملی مصوب گذشته می باشد و با مطالعه آثار گذشتگان و طرح های مکتوب مصوب که ماحصل عمری تلاش، زحمت، دانش، تجربه، شناخت  وآگاهی است ضمن افزایش توان علمی خودمان در اعتلای  سرزمین عزیرمان، تامین نیازهای مردم با نگاه به آینده از تجربیات ذی قیمت گذشتگان و از وجود آنان استفاده کنیم.

این خط راه ها که به صحرا نوشته اند           یاران رفته با قلم پا نوشته اند
کد خبر 20165

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 12 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • معطوفی ۰۴:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۰
    1 0
    با سلام درجامعه ما همه در تخریب کردن یک دیگر سبقت می گیریم چرا که یقین داریم با نردبان کردن افراد میتوانیم پلکانهای ترقی اگرچه ناکارآمد باشیم طی کنیم .اگر فردی هر زمان بنا به تجارب کسب کرده بتواند از تجربیات تلخ خود درس گرفته وراه درست آینده را نشان دهد خطاست .آیا میشود از بیان واقعیت فرار کرد ونسبت به اصل وکارآمدی یک شرکتی که با حدود 5قرن تجربه و دانش آموختگانی همچون استاد ودانشمند فرهیخته مهندس شهیدی و استاد گرانقدر محمدی ومرجوم جناب مهندس شکورزاده وفرزانه و مجتهدی ونبی پی لشکری ،خدیوی وکسانی که پایه گذاران ودوراندیشان این شرکت بودند را فراموش کرد هر انسانی که در شغلی که تبحر وتخصصی در آن بخش نداشته باشد انتصاب شود ضایعی اسفناک وبا تحمیل هزینه گزاف به آن سیستم وجامعه وبطور کل به اقتصاد کشور صدمه خواهد زد .واین ناکارآمدی فردی است ولذا نمیتوان به اصل وجود وکارآمدی شرکت که بیش از 5قرن تلاش نموده وپایه گذار زراعت دانه های روغنی درکشور بوده را زیر سوال برد زمانی که شرکت براساس سیاست تدوین شده افق وچشم انداز دور وافزایش سطح وتولید را در سر می پروراند کدامیک از ارکان دولتی وافراد غیر تخصص در این سیستم حضور داشتند .بذر وکودی که با اسب وموتور سیکلت توسط کادر زراعی بازرس کشت بین زارعین جهت تشویق وترغیب توزیع میشد را میشود انکار کرد .زمانی که در دشت کالپوش شرکت هیچ انباری نداشت ودر یک فضای باز وآزاد توسط کادر شخصی که آلان در قید حیات نیست تا پاسی از شب دانه را با قپان وزن می کرد واز کشاورزی که از 20کیلومتری با اسب 5کیسه 40کیلوئی تحویل می گرفت وشب را روی تل آفتابگردان می خوابید با وجود حیوانات وحش مثل خرس وخوک میشود نادیده گرفت و زمینه تاثیر همین مقدار ثبات را در کشور منکر شد این کاملا بی انصافی که تلاشی عده ای که خالصانه وبا شرافت به شرکت خدمت کرده ومی کنند و همه را به چوب حراج زد وبی ادبی است سگ زرد را برادر شغال خواند بیایید واقع بین باشیم وجود افراد خائن وفرصت طلب ومال اندوز وبنظر من خائن به کشور وملت آنهم از حقوق کشاورز زحمتکش ،از حساب شرکت وانسانهای محترم وصادق شرکت سواست .شما در کشور هیچ شرکتی متخصص تر از شرکت دانه های روغنی نمیتوانی بیابی که بتواند بطور تخصصی واجرائی در کشور در بخش دانه های روغنی فعالیت کند وبنظر شما آیا شرکت دانه های روغنی می تواند در زراعت چغندر قند ویا نیشکر موفقیتی داشته باشد .بیایید دست در دست هم دهیم به مهر کشور خودرا کنیم خودکفا ویا بسوی خودکفائی میل شود.