بهرام شکوری

حجم صادرات در اقتصاد کنونی جهان، به‌عنوان موتور محرک تولید، یکی از معیارهای سنجش قدرت اقتصادی یک کشور است و غفلت از آن می‌تواند آثار نامطلوب سیاسی و اقتصادی به همراه داشته باشد؛ بنابراین بحث ارزآوری، توسعه صادرات و گسترش بازارهای هدف برای کشورهای جهان از اهمیت بسیاری برخوردار است. این درحالی است که بیم آن می‌رفت، صادرات ایران به دلیل مواجهه با تحریم‌ها و فشار آمریکا بر اروپا جهت کاهش روابط خود با ایران، به چالش بزرگی تبدیل شود.

در حقیقت آمریکا با علم بر تاثیر صادرات در برون‌رفت از مشکلات اقتصادی ایران، اعمال محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های صادراتی بر کالاهای با ارزشی همچون نفت، صنایع فلزی و صنایع معدنی را هدف گرفت، در حالی‌که این محدودیت‌ها تنها مسیر توسعه صادرات را پیچیده و پرریسک کرد و هرگز به سمت به صفر رساندن حجم صادرات این محصولات پیش نرفت. به‌طور مثال در دور اول تحریم‌های آمریکا که سال گذشته رسما اعلام شد، صراحتا تحریم فروش فلزات خام و نیمه‌ساخته و فولاد ذکر شد، درحالی‌که آمارهای تجارت ایران در سال ۱۳۹۷ حکایت از رشد ۱۷ درصدی صادرات زنجیره فولاد و محصولات فولادی و رشد ۱۳ درصدی صادرات مس و محصولات پایین دستی، نسبت به سال گذشته دارد. بنابراین واضح است که تحریم‌های صادراتی آمریکا، داستان جدیدی در توسعه صادرات نبوده و پیش‌تر نیز فعالان اقتصادی ایران با این محدودیت‌ها دست‌و‌پنجه نرم کرده‌اند و در مقابله با این قبیل تحریم‌ها، راهکارهایی به‌کار گرفته‌اند.

در این میان توجه به صادرات به کشورهای همسایه، به دلیل مرزهای مشترک و همچنین پیچیدگی کمتر در انتقال ارز، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. ایران در یکی از بهترین موقعیت‌های ژئوپلیتیکی جهان قرار گرفته و به اتفاق ۱۵ کشور همسایه، جمعیتی بالغ بر ۶۰۰ میلیون نفر دارد که ۸ درصد جمعیت جهانی و ۱۲ درصد از اقتصاد جهانی را شامل می‌شود. بنابراین توجه به این پتانسیل موجب شد که به‌رغم تمام پیش‌بینی‌ها در مورد رکود شدید اقتصادی و انزوای تجاری ایران، صادرات ایران در سه ماه نخست سال ۹۸ روندی صعودی داشته باشد. به‌طور مثال صادرات ایران به ترکیه نسبت به دوره مشابه در سال قبل با افزایش ۵ برابری مواجه شد و ترکیه را به مقصد سوم صادراتی ایران تبدیل کرد. همچنین صادرات به عراق به‌عنوان دومین مقصد صادراتی ایران با ۳۵ درصد رشد مواجه شد. بنابراین می‌توان با تجربه به دست آمده از تجارت در سایه تحریم‌ها، با بهبود سایر متغیرهای داخلی، مرزهای خیالی آمریکا در تجارت کشور را در نوردید.

با توجه به آنکه کشورهای همسایه ایران، کشورهای در حال توسعه بوده و برخی از آنان نیز درگیر جنگ و بازسازی‌های مربوط به جنگ هستند، بنابراین تقاضا در این کشورها بالا بوده و برای تامین آن، نیازمند واردات گسترده‌ای هستند، اما از آنجا که دانش تکمیل زنجیره ارزش در این کشورها به‌صورت کامل شکل نگرفته است، بنابراین عموما واردات آنها نیز به شکل مواد اولیه و واسطه‌ای نبوده است. این درحالی است که متاسفانه عمده صادرات ایران را مواد اولیه و واسطه‌ای از جمله میعانات گازی، گاز طبیعی، پروپان مایع شده و متانول تشکیل می‌دهد به‌طوری‌که در سال ۱۳۹۷، صادرات همین اقلام، ۲۲ درصد از صادرات کل کشور را به خود اختصاص داده است. از طرف دیگر از آنجاکه کشورهای همسایه، کشورهای «های‌تکی» نبوده، بنابراین ایران با توجه به پتانسیل‌های خود قادر به پاسخگویی به نیاز بازار این کشورها است و تامین نیاز آنها با پیچیدگی زیادی مواجه نیست. هرچند در حال‌حاضر ۵۴ درصد از صادرات ایران به همسایگان صورت می‌گیرد. اما مطابق آمارها، ایران با حدود ۲۴ میلیارد دلار صادرات به کشورهای همسایه، تنها سهم حدود ۲ درصدی از مجموع واردات این کشورها را به خود اختصاص داده است که مبین بازاری مستعد و قابل وصول‌ برای ایران است. بنابراین برای بهره‌مندی هرچه بیشتر از این پتانسیل، باید به سمت تولید و صادرات صنایع پایین‌دستی (نه لزوما های‌تک) روی آورد تا هم از منافع ارزش افزوده بیشتر آن منتفع شد و هم وابستگی کشورهای همسایه را به سایر رقبای تجاری ایران کاست و بازار تثبیت شده‌ای را در منطقه، برای کشور ایجاد کرد.

یکی دیگر از مهم‌ترین چالش‌های صادرات در ایران که کمتر به آن توجه می‌شود بحث برندینگ و تبلیغات است. در واقع تولید یک کالای خوب و با کیفیت به تنهایی تضمین‌کننده بازار صادراتی نبوده تا جایی که شاهد هستیم محصولات خوب و با کیفیت ما مانند زعفران، عسل، خاویار و... به‌صورت فله به سایر کشورهای جهان صادر شده و با بسته‌بندی و برند خارجی در بازارهای جهانی خودنمایی می‌کنند. بحث برندینگ و تبلیغات تاحدی از اهمیت برخوردار است که حتی شرکت‌های مطرح و بزرگ شناخته شده که نیازی به تبلیغات ندارند، هزینه‌های سنگینی را در این مسیر می‌پردازند. به‌طور مثال در یک سال شرکت آرایشی و بهداشتی اورآل فرانسه ۴ میلیارد دلار، رستوران زنجیره‌ای مک‌دونالد ۲ میلیارد دلار و نستله ۶/ ۲ میلیارد دلار برای تبلیغات جهانی خود هزینه کرده‌اند. بنابراین نمی‌توان انتظار داشت محصولات و برند ایرانی در چنین رقابت تبلیغاتی، بی‌هزینه جایگاهی برای خود ایجاد کند اما از آنجاکه بخش قابل‌توجهی از بنگاه‌های تولیدی کشور، بنگاه‌های کوچک و متوسط هستند، بنابراین انتظار پرداخت هزینه‌های گزاف تبلیغات و قدرت‌ چانه‌زنی بالای این واحدهای تولیدی کوچک و متوسط دور از انتظار خواهد بود. به عبارتی بنگاه‌های کوچک و متوسط، اغلب با مشکلات قابل‌توجهی، به ویژه در ورود به بازارهای خارج از کشور، مواجه هستند. در این زمینه، دولت می‌تواند بخشی از بودجه خود را برای تبلیغات عمومی برند ایرانی در کشورهای همسایه اختصاص دهد.

در نهایت آنکه بهبود در وضعیت تجارت ایران در شرایطی حاصل شده که بسیاری از متغیرهای تاثیرگذار در توسعه صادرات کشور مغفول مانده و چه بسا با دخیل کردن این متغیرها، شاهد رشد بیشتری در توسعه تجارت کشور باشیم. ضروری است دولت با فعال‌تر کردن دیپلماسی اقتصادی به ویژه با کشورهای همسایه، انعقاد تفاهم‌نامه‌های تجاری و پیوستن به پیمان‌های تجاری منطقه‌ای، تک‌نرخی کردن ارز، ارائه تسهیلات و مشوق‌های صادراتی به منظور بسط و توسعه صادرات، مجوز واردات بدون انتقال ارز، برپایی و شرکت در نمایشگاه‌های تجاری، برقراری تعامل سازنده با سایر کشورهای جهان، حمایت از بعد تجاری سفارتخانه‌ها، فعال کردن رایزن‌های بازرگانی در کشورهای هدف، تقویت اتاق‌های مشترک بازرگانی بین کشورها، پیروی از رویه‌های بین‌المللی، حل مشکلات بانکی و نقل و انتقال پولی، حمایت از بنگاه‌های کوچک و متوسط و تشویق کنسرسیوم‌های صادراتی و عضویت در موافقت‌نامه‌های تجاری چندجانبه، شرایط صادرات را برای صادرکنندگان سهل‌تر کند.
کد خبر 01f8f038d5b74b90b01a7b2c06cb019e

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 6 =