اقتصاد غذا - صادرات شیرخشک آنهم به صورت سهمیه بندی طی ماه های اخیر به یکی از چالش های بخش کشاورزی و صنایع غذایی تبدیل شده است. از طرفی دامداران و وزارت جهاد کشاورزی بر این باورند که برای جلوگیری از زیان دامداران و روان شدن چرخه خرید شیرخام، باید شیرخشک مازاد کشور صادر شود. اما از طرف دیگر فعالان صنایع لبنی معتقدند شیرخشک ماده اولیه صنعت لبنیات است و نباید به این صورت و با این قیمت صادر شود. آنها همچنین می گویند که صادرات به صورت سهمیه بندی منجر به ایجاد فساد، رانت، سهمیه فروشی و برهم خوردن بازارهای صادراتی می شود. آنها طی همین مدت بارها با انتشار نامه و بیان دیدگاه های خود دررسانه ها به مخالفت با این تصمیم پرداخته اند اما دولت تا کنون واکنش جدی به این موضوعات نشان نداده است. در همین راستا و برای آشنایی با دیدگاه ها و فرآیند تصمیم گیری در خصوص صادرات شیرخشک و نحوه سهمیه بندی آن با دکتر مختارعلی عباسی رئیس مرکز اصلاح نژاد دام و بهبود تولیدات دامی معاونت امور تولیدات دامی وزارت جهاد کشاورزی گفت و گویی انجام داده ایم که متن کامل آن را در ادامه می خوانید.

مانی جمشیدی

-چه شد که پس از دو سال، دولت به فکر رفع ممنوعیت صادرات شیرخشک افتاد؟
صنایع لبنی یک بال و دامداران بال دیگر صنعت شیرخام  لبنیات هستند و این دو باید با هم و متناسب کار کنند تا هردو بتوانند به صورت منسجم به فعالیت خود ادامه دهند. از دو سال قبل صادرات شیرخشک ممنوع بود ولی صادرات انواع محصولات لبنی آزاد بود. بپذیریم که شیر خشک هم یک محصول لبنی است و تعداد حدود 36 کارخانه شیرخشک در کشور داریم که محصولشان فقط شیرخشک است و باید بتوانند محصولشان را بفروشند. وقتی در بازار داخل با توجه به کاهش مصرف شیرو لبنیات و بروز بیماری کرونا برای شیر خشک تولیدی خریداری وجود نداشته باشد و ذخیره شیرخشک در کشور هر روز افزایش پیدا کند باید برای حل این معضل راه حلی پیدا می کردیم. حتی خود صنایع لبنی هم چون نمی توانستند شیر دامداران را پس بزنند، به صورت کارمزدی شیرخام را به شیر خشک تبدیل کرده و در انبارها ذخیره کردند در نتیجه این فشارها و افزایش موجودی شیرخشک در کشور باعث شد که ستاد برررسی آثار کرونا در ریاست جمهوری تشکیل جلسه داد و با توجه به درخواست های مکرر کارخانجات شیرخشک، با صادرات 10 هزار تن شیرخشک موافقت شد و درخواست ها برای افزایش آن در ستاد تنظیم بازار تصویب شد که 10 هزار تن شیرخشک دیگر هم صادر شود.
در همان زمان نیز بحث این بود که ما این میزان شیرخشک نداریم و اگر 20 هزار تن شیر خشک صادر شود مشکلاتی ایجاد می شود.
در بند 8 مصوبات هشتاد و ششمین جلسه کارگروه تنظیم بازار نیز مصوب شده است که با توجه به درخواست معاونت امور تولیدات دامی وزارت جهاد کشاورزی مبنی بر ضرورت حمایت از دامداران و جلوگیری از انباشت شیر خشک در نزد کارخانجات تولیدکننده شیر خشک با صادرات 10 هزار تن شیر خشک موافقت و مقرر گردید با معرفی معاونت تولیدات دامی به گمرک جمهوری اسلامی ایران نسبت به صادرات این میزان اقدام گردد.

-وضعیت تولید شیرخام و ذخیره شیرخشک در آن زمان چگونه بود وسهمیه بندی صادراتی چطور شکل گرفت؟
آمار مختلفی مطرح می شد و چون سهمیه صادرات سقف 10 هزار تنی داشت قرار شد با محوریت هر سه تشکل صنایع لبنی لیسست سهمیه بندی نهایی شود.
در آن زمان گمرک اعلام کرد که اگر طی یک روز یکی دو برند معروف کل این 10 هزار تن را ثبت سفارش انجام دهد دیگر عملا امکان صادرات برای بقیه شرکتها وجود نخواهد داشت و این امر منجر به تضییع حقوق بقیه شرکتها خواهد شد. در حالی که هدف از این مصوبه کاهش موجودی شیرخشک کارخانجات در سراسر کشور بود تا جذب بیشتر شیرخام در کشور محقق شود.
در نتیجه لیست سهمیه بندی شرکتهای لبنی با مهر وامضای هر سه تشکل انجمن صنفی صنایع لبنی، اتحادیه تعاونی های لبنی و انجمن شیر خشک برای صادرت 10 هزار تن با توجه به موجودی شیرخشک کارخانجات در انبار نهایی شد.
اما از آنجا که به گفته همین تشکل ها آمارهای موجود دقیق نبود و با توجه به اظهار موجودی کارخانجات تهیه شده بود تصمیم گرفته شد لیست مرحله اول با استناد به همین آمار اجرایی شود اما مقرر شد پس از راستی آزمایی، تجدید نظر لازم در لیست سهمیه ها برای 10 هزار تن دوم به عمل آید و اگر کسی در لیست اول سهمیه اضافی گرفته باشد در لیست دوم از آن کم شده و اگر کم گرفته باشد سهمیه آن را اضافه کنیم.

-دلیل اصلی صادرات شیرخشک چه بود؟ مگر چقدر مازاد شیرخام وجود داشت؟
ما اگر بر مبنای شیرخام محاسبه کنیم هر سال تقریبا حدود 800 هزار تا یک میلیون تن در شرایط عادی کشور صادرات محصولات لبنی به اشکال مختلف داریم که با توجه به شیوع کرونا به مشکل خورده بود. از طرف دیگر وقتی که بیماری کرونا آمد صنایع کوچک لبنی و لبنیاتی های سنتی که سالانه حدود 2.5 میلیون تن شیرخام را جذب می کردند عملا تعطیل شدند و جمع آوری شیرخام اینها دچار اختلال شد. در همین شرایط شرکتهای لبنی بزرگ نیز با تدبیرو همراهی لازم با دامداران شیرخام را جذب کردند و خشک کردند و در نتیجه همه کارخانجات اعلام کردند که ما موجودی شیر خشک مازاد داریم و اجازه دهید که صادرات شیر خشک آزاد شود.

-موجودی شیرخشک در انبار ها چه میزان بود؟
پس از بررسی های لازم به این جمع بندی رسیدیم که حدود 35 هزارتن شیر خشک در ماه های پایانی سال 98 و حدود 44 هزار تن در اوایل سال 99در کشور وجود داشت و باید 10 هزار تن آن در مرحله اول صادر شود. در همان زمان هم صنایع لبنی معتقد بودند که ما اگر 15 هزار تن ذخیره شیرخشک در کشور داشته باشیم کافی است.

-سوال اینجانست که راهکار بهتری نسبت به صادرات شیرخشک وجود نداشت؟ چون برخی ها معتقدند با توجه به اینکه نهاده های دامی ارز 4200 تومانی می گیرند و صادرات با ارز نیمایی انجام می شود دولت می توانست به جای دادن یارانه به مصرف کننده خارجی تصمیم بهتری بگیرد که این یارانه با توجه به پایین بودن مصرف سرانه لبنیات در کشور به مصرف کننده داخلی برسد.
اصلا اینجا بحث یارانه صادراتی مطرح نیست چون فقط 20 درصد از نهاده های دامی تولید شیر یارانه ای است و از طریق واردات با ارز 4200 تومانی تامین می شود و بقیه آن شامل علوفه خشبی است که در داخل تولید می شود و50 درصد جو نیز در داخل کشور تولید می شود. به همین دلیل هم قیمت شیرخام توسط سازمان حمایت تعیین و اعلام می شود.
از نظر ما راه دیگری برای جذب شیرخام و جلوگیری از افزایش ذخیره انبارهای شیرخشک با توجه به عدم صادرات محصولات لبنی در شرایط کرونایی و قرنطینه وجود نداشت زیرا مرزها بسته شده بود و ذخیره شیرخشک در کشور در حال افزایش بود و عملا صادرات شیرخشک بهترین راه حل این معضل می باشد.

-سوال اینجاست که چرا سهیمه بندی باید صورت می گرفت؟ آیا این نوعی دخالت دولت در رقابت بین بخش خصوصی نیست؟
واقعیت این است که صادرات شیرخشک سود خوبی داشت و بیم آن می رفت که در صورت عدم سهمیه بندی این سود فقط به جیب یکی دو نفر برود و دولت متهم شود که با بی تدبیری باعث ایجاد رانت برای افراد خاص شده است و ما چون چنین نیتی نداشتیم و تمایل ما این بود که جذب شیرخام و کاهش موجودی شیر خشک در سراسر کشور و به صورت متوازن انجام شود بحث سهمیه بندی در کارگروه رصد و پایش لبنیات مطرح و مقرر شد با توجه به موجودی شیرخشک کارخانجات تعیین شود.
در مرحله راستی آزمایی هم پس از اختصاص سهمیه های مرحله اول با توجه به نظر هر سه تشکل صنایع لبنی مقرر شد معاونت های امور دام استانها موجودی شیرخشک را اعلام کنند تا سهمیه های 10هزارتن مرحله دوم با توجه به موجودی اعلام شده از سوی معاونت های امور دام و همچنین سهمیه های مرحله اول نهایی شود.
جالب اینجا بود که پس از اعلام موجودی شیرخشک توسط معاونت های امور دام استانها، مخالفت هایی از سوی همین تشکل ها صورت گرفت و برای اینکه هیچ حرف و حدیثی وجود نداشته باشد خود تشکلهای صنایع لبنی نیز با تعیین گروه هایی، رصد و پایش موجودی شیرخشک کارخانجات در سراسر کشور را انجام دادند و پس از بررسی ها و تطبیق نهایی آمار بر واقعیت های موجود اعلام شده، لیست دوم سهمیه بندی نیز نهایی و اعلام شد.

-از لیست اول سهمیه بندی ها چه میزان صادرات شیرخشک صورت گرفت؟
طبقه اعلام گمرک حدود 7800 تن از لیست اول صادر شده است و حدود 2200 تن آن باقی مانده است.

-کل موجودی شیرخشک طی همین مدت زمانی بین اعلام لیست اول و دوم چقدر افزایش یافت؟
بر اساس محاسبات انجام شده و طبق صورتجلسات مشترک سه تشکل صنایع لبنی کل میزان شیرخشک در انبارها حدود 53 هزار و 800 تن بود که از این میزان بر اساس اعلام گمرک ایران حدود 7800 تن با توجه به سهمیه های لیست اول صادر شد.

-واقعیت این است که صادرات شیر خشک و همچنین سهمیه بندی صادراتی مخالفان جدی دارد و آن را نادرست می دانند.
ببینید یک عده ای هستند که به حق خودشان قانع نیستند و می گویند سهمیه بندی نشود و آزاد باشد که خودشان بتوانند سهم بیشتری بگیرند و صادرات را دراختیار خودشان داشته باشند.
نمونه اش در همین سهمیه 5 هزار تنی صادرات به سوریه مشهود است که فقط همان سه چهار شرکت معتبر و مشهور صادر کردند و بقیه کارخانجات نتوانسته اند صادرات انجام دهند.
من نمی دانم واقعا اعتراض صنایع لبنی به چه چیزی است. از طرفی نمایندگان خودشان در تشکل ها لیست ها و صورتجلسات را تایید و امضا می کنند و از طرفی مدعی هستند صادرات شیرخشک تاراج منابع ملی است و ... . اگر واقعا صادرات شیرخشک بد است چرا حدود 75 درصد صادرات شیرخشک توسط همین واحدهای تحت نظر انجمن های لبنی صورت می گیرد؟! خیلی موضوع شفاف و واضح است. اگر صادرات بد است پس چرا از طرفی به دنبال افزایش سهمیه و صادرات هستند اما از طرفی صادرات شیرخشک و سهمیه بندی را بر خلاف منافع ملی می دانند؟!

-یکی از موارد اعتراضی برخی کارخانجات تخصیص سهمیه زیاد صادراتی به یک شرکت غیرتولیدی و واسطه است. مگر شما مدعی نیستید که این صادرات به کارخانجات لبنی اختصاص یافته است؟
این شرکت که شما می گویید شرکتی است که نقش بسزایی در خرید شیرخام دامداران ایفا می کند و پرداخت پول دامداران را به موقع انجام می دهد و شیرخام خریداری شده را به صورت کارمزدی به شیرخشک تبدیل می کند.

-اگر کارخانه دار و تولیدکننده نیست پس چرا شما به واسطه سهمیه صادراتی داده اید؟
ما سهمیه را با توجه به موجودی شیرخشک می دهیم وهر کسی که شیرخشک در انبار داشته باشد به آن سهمیه تعلق می گیرد.

-یعنی هر کسی که شیرخشک داشته باشد سهمیه می گیرد؟!
شیرخشک بر اثر خرید شیرخام و خشک شدن توسط کارخانجات شیرخشک تولید می شود و هر کسی می تواند این فرآیند را اجرایی کند.

-کمی عجیب است که شما چگونه به شرکت واسطه ای که به صورت کارمزدی اقدام به انبار شیرخشک کرده سهمیه داده اید آنهم چنین حجم بزرگی از سهمیه را.
اصلا عجیب نیست. واقعیت این است که صنایع لبنی هم توان تولید شیرخشک را ندارند و اکثر آنها هم کارمزدی شیرخشک را تهیه می کنند. آنها هم شیرخام دامدار طرف قراردادشان را می گیرند و به کارخانجات شیرخشک می دهند و شیرخشک را در انبار نگهداری می کنند.

-اینها صنایع لبنی هستند نه شرکت واسطه که بدون داشتن کارخانه اقدام به تجارت شیرخشک می کند.
برای شفاف شدن موضع برایتان مثال می زنم. یک شرکت لبنی حدود پنج هزار تن شیر خشک دارد. چرا این میزان شیرخشک دارد و آن را از کجا آورده است؟ مگر نه این است که او هم کارمزدی شیرخام را به شیرخشک تبدیل کرده است و در انبار نگه می دارد او که این میزان شیرخشک را خودش مصرف نمی کند. پس اینها از نظر ما فرقی ندارند و ملاک ما موجودی شیرخشک است.
همان شرکتی که شما می فرمایید ما هم در ابتدا شناختی نسبت به عملکردش نداشتیم اما پس از بررسی مدارک و مستندات متوجه شدیم که تمام صنعت دامپروری کشور از این شرکت بابت اینکه در مواقع بحرانی شیرخام آنها را خریداری و خشک کرده و پول دامدار را به موقع پرداخت کرده و مانع بروز بحران شده است به نیکی یاد می کنند.
همین صنعت شیرخشک در زمان آقای حجتی منتقدان زیادی داشت اما واقعیت این است که اگر صنعت شیرخشک در ایران رشد نمی کرد همین شیری که بدون توقف توسط دامداران تولید می شود اگر درمواقع بحرانی توسط همین کارخانجات شیرخشک جمع آوری نمی شد ما در کشور شاهد بحران های زیادی بودیم.

-یعنی شما با اینکار عملا واسطه گری را رسمیت بخشیده و تقویت می کنید و هر کسی از این به بعد می تواند اینکار را انجام دهد.
عملا در بحث شیرخام و تولید شیرخشک این اتفاق افتاده است. خود صنایع لبنی هم در تولید شیرخشک همین فرآیند را طی می کنند چون خودشان نمی توانند شیر خشک تولید کنند و باید به صورت کارمزدی کار کنند. ما تنها حدود 36 شرکت شیرخشک داریم و همه صنایع لبنی باید برای تولید شیرخشک با اینها وارد معامله شوند.

-این شرکت تجاری عضو کدام انجمن است؟ به نظر می رسد در لیست های شما یک مورد خاص به حساب می آید.
دقیقا نمی دانم اما فکر می کنم عضو انجمنی نباشد و تقریبا می شود گفت مورد خاصی است. همین شرکت در حال حاضر حدود 3200 تن شیرخشک در انبار دارد و حدود 10 الی 15 سال است که در این صنعت فعالیت دارد. در بحث صادرات به سوریه هم بیشتر از بقیه شیرخشک صادرکرده است.

-سابقه صادراتی این شرکت طی 5 سال اخیر چگونه است؟
دو سال که صادرات شیرخشک ممنوع بوده است و این شرکت کارش صرفا در زمینه شیرخشک است اما قبل از آن صادرات داشته است.

-آقای دکتر! همین وزارت جهاد کشاورزی برای دادن مجوز واردات سابقه شرکت ها طی سنوات گذشته واهلیت آن و تایید توسط انجمن ها را مد نظر قرار داده بود حالا چطور در زمینه صادرات این مسائل لحاظ نشده است؟ این یک بام و دو هوای وزارت جهاد کشاورزی نیست که در زمینه صادرات اکثر شرکت های لیست شما هیچگونه سابقه صادراتی شیرخشک نداشته اند؟
نه. اینگونه نیست.ما طبق مصوبه عمل می کنیم.

-شاید مصوبه غلط باشد.
اگر شما اینگونه فکر می کنید بروید و مصوبه را نقد کنید.

-ما طی این چند ماه اخیر دیدگاه فعالان صنعت لبنی را منتشر کردیم و بسیاری از آنها با صادرات یا حداقل سهمیه بندی بین شرکت ها مخالف بودند و برخی هم صادرات را یک کار تخصصی می دانستند ومعتقد بودند بسیاری از افراد لیست شما توان و سابقه صادراتی ندارند و حضور آنها در بازار صادارتی باعث برهم خوردن نظم صادراتی و از دست رفتن این بازارها می شود. دیدگاه شما چیست؟
دیدگاه معاونت تولیدات امور دامی وزارت جهاد کشاورزی این است که شیرخام دامدار باید در یک حالت روان و بدون مشکل جذب شود. زیرا شیرخام یک محصول فساد پذیر است و بیشتر از 24 ساعت قابل نگهداری نیست. طی ماه های اخیر نیز چون ذخیره زیادی از شیرخشک در انبار کارخانجات وفعالان صنایع لبنی وجود داشت نمی توانستند شیرخام را جذب کنند در نتیجه مجوز صادرات شیرخشک اخذ شد و برای اینکه جذب شیرخام در سراسر کشور روان شود به تمام کارخانجات و فعالان لبنی در بخش شیرخشک و شیرخام سراسر کشور که ذخیره شیر خشک داشتند این سهمیه تعلق گرفت.
همین شرکت تجاری که شما اشاره کردید بالاترین خرید شیرخام دامداران را دارد و بسیاری نامه از سوی تشکل ها و دامداران به دست ما رسیده که همین شرکت در مواقع ضروری و بحرانی به داد ما رسیده و شیرخام ما را خریداری کرده و به موقع پول دامداران را پرداخت کرده است. این موارد منعکس شد و دستور ویژه در این زمینه صادر شد اما ما همین موضوع را هم عمل نکردیم و این شرکت نیز در قالب همین فعالان صنایع لبنی و شیرخشک قرار گرفت و سهمیه دریافت کرد.
این شرکت 3200 تن شیر خشک داشته است یعنی حدود 33 هزار تن شیرخام جذب کرده است واین یعنی بخش عظیمی از مشکل دامداران را حل کرده است. هدف از صادرات شیرخشک، سود رساندن به فلان شرکت لبنی و ... نیست هدف جذب شیرخام است الان کسانی که شیرخشک دارند می توانند شیرخشک را صادر کنند و می توانند برای مصرف خودشان نگهداری کنند کما اینکه یک شرکت بزرگ لبنی اعلام کرده که امکان دارد سهمیه صادراتی شیرخشک خودش را صادر نکند. یک شرکت لبنی بزرگ دیگر نیز همون موقع و درجا کل سهمیه اش را صادر کرده است.
درستش را بخواهید این سهمیه صادراتی حق صنایع صرفا شیرخشکی بود. چون بقیه کارخانجات لبنی می توانند انواع محصولات لبنی را در داخل و خارج بفروشند و همه چی دارند. اما انبار شدن شیرخشک ها، مشکل کارخانجات شیرخشک بود. من اگر در تنظیم بازار کاره ای بودم صادرات را فقط برای صنایع پودری مصوب می کردم.
اما ما سعی کردیم که عدالت را اجرا کنیم و به هر کسی که شیرخشک داشت سهمیه اختصاص دادیم. این سهمیه بندی مصوب کارگروه رصد و پایش لبنیات در وزارت صمت بوده و خود تشکل ها هم با آن موافق بودند.

-اما این عدالت نیست که به کسی که تخصص، توان و تجربه صادرات ندارد سهمیه صادراتی بدهید و این اجحاف به صادرکنندگان حرفه ای است که سال ها زحمت کشیده و هزینه کرده اند که برای محصولات لبنی بازار صادراتی درست کنند.
جدول صادرات شیرخشک مرحله اول نشان می دهد که از 54 شرکت 46 شرکت طی همین سه ماه اخیر توانسته اند صادرات داشته باشند. کجای قانون نوشته که باید تنها 4-5 شرکت خاص صادرات داشته باشند؟ آن شرکت هایی که صادرات نکردند هم مشکلاتی مثل نداشتن یا عدم تمدید کارت بازرگانی و ... داشته اند و گر نه همه توان صادرات دارند.

-این شوخی نیست که به شرکتی که کارت بازرگانی فعال ندارد سهمیه صادراتی بدهیم؟
نه. الان ما کاری کردیم که مسیر صادرات باز شود و دیگر کسی نمی تواند بگوید که ما فقط توان صادرات داریم و بقیه نمی توانند. این تجربه نشان داد که بقیه هم می توانند صادرکننده باشند.

-اما بپذیرید که صادرات شیرخشک یعنی صادرات مواد اولیه صنایع لبنی و همان طور که می دانید که صادرات مواد اولیه نوعی خام فروشی است و بهتر است با ایجاد ارزش افزوده در کشور، محصول نهایی صادر شود. در بسیاری از صنایع هم صادرات مواد اولیه ممنوع است. مثلا صادرات روغن نباتی ممنوع است اما صادرات شیرینی و شکلات و کنسروجات مجاز است.
این بستگی به این دارد که ما در زمینه آن کالا وارد کننده باشیم یا صادرکننده. ما در زمینه لبنیات صادرکننده هستیم وتنها 20 درصد نهاده های بخش دامپروری ما وارداتی است. تمام نهاده های ما مشمول قیمت گذاری سازمان حمایت است و برای همین شیرخام قیمت گذاری می شود.
ما در بحث تولید شیرخام از لحاظ میانگین تولید و کیفیت ژنتیکی محصولاتمان بعد از آمریکا هستیم و تنه به تنه کانادا می زنیم و از اروپا هم بالاتر هستیم. پس باید به سمتی برویم و سیاست گذاری کنیم که این سیل شیرخام تولیدی در مسیر مناسبی قرار بگیرد و بدون هیچ گونه مشکلی با قیمت مناسب جذب شود. یکی از راه کارهای تحقق این امر نیز تولید شیرخشک است. شیرخشک به نظر من ماده اولیه نیست و میشه گفت که کالای واسطه است چون می توان آن را محصول نهایی شیرخام تولیدی دامداران دانست.

-شما اگر شیرخشک را صادر کنید ارزش افزوده بیشتری دارد یا اینکه آن را به صورت محصولات لبنی نظیر ماست و بستنی صادر کنیم؟
ما توان صادرات محصولات لبنی محدودی داریم. اگر می توانستیم صادرات داشته باشیم که نباید ذخیره شیرخشک ما به 50 هزار تن می رسید.
آنهایی که می گویند شیرخشک نباید صادر شود از آنها بخواهید که سهمیه شیرخشک داده شده به آنها را صادر نکنند.

-صنایع لبنی می گویند ما می توانیم شیرخام را خودمان جذب کنیم و حتی شیرخشک را خودمان خریداری کنیم و در داخل کشور نگه داریم تا هر وقت به مشکل خوریدم از آن استفاده کنیم.
اینگونه نیست. نمی توانند این کارهار انجام دهند. اگر می توانستند این کارها را انجام دهند که 50 هزار تن شیرخشک در انبارها نمی ماند.

-اگر صنایع لبنی کل این شیرخشک را بخرد مشکل حل می شود یا باز هم به صادرات و سهمیه بندی اعتقاد دارید؟
اینگونه اظهارات بی انصافی است. واقعیت این است که صنایع لبنی توان جذب این میزان شیرخشک را ندارد. اجازه صادرات برای جلوگیری از خواب سرمایه در انبارهاست زیرا بسیاری از کارخانجات لبنی هم مشکل نقدینگی دارند و توان پرداخت به موقع پول دامداران را ندارند. نمی شود که شرکتهای لبنی هم صادرات کنند و سودش را ببرند و هم در جبهه مخالف باشند و با صادرات مخالفت کنند. اولین حرف ما این است که اگر صادرات شیرخشک بد است شما صادر نکنید.
 به صراحت می گویم که با توجه به شرایط موجود راهی بجز صادرات شیرخشک وجود ندارد.

-آیا نظارتی وجود دارد که شیرخشک با چه قیمتی صادر می شود و اثرات آن در بازارهای صادراتی چیست؟ آیا بازگشت ارز در این زمینه صورت می گیرد؟
این بحث در حوزه کاری ما نیست و در حوزه اختیارات و وظایف وزارت صنعت، معدن وتجارت است. به طور کلی بحث های اقتصادی و ارزی آن به عهده وزارت صنعت است و تکلیف ما فقط این است که بر اساس میزان ذخیره شیرخشک، سهمیه ها را مشخص کنیم. ما بر اساس مصوبات و مستندات کار می کنیم.

-شما می فرمایید بر اساس مصوبه عمل می کنید. اما سوال من این است که دیدگاه معاونت امور دام در خصوص صادرات شیرخشک و سهمیه بندی چیست؟
دیدگاه ما این است که این شیرخشک از کشور خارج شود. حالا خیلی برای ما مهم نیست با چه مکانیسمی صادر شود. اما توزیع سهمیه صادرات در سراسر کشور برای ما خوب است چون در تمام نقاط کشور جذب شیر اتفاق می افتد. ما با بازرگانی موضوع اصلا کاری نداریم. اینکه چه کسی سود می برد و چه کسی ضرر می کند ربطی به معاونت امور دام ندارد.

-مگر پیشنهاد سهمیه بندی از طرف شما نبوده است؟
نه. سهمیه بندی صادرات شیرخشک از سوی وزارت جهاد کشاورزی نبوده است و بر اساس نظر انجمن ها و مصوبه کارگروه رصد و پایش لبنیات وزارت صمت بوده است.

-اگر اینگونه است پس چرا انجمن لبنی که موافق بوده در حال حاضر مخالف است؟
این را از انجمن صنایع لبنی سوال کنید. آنها لیست سهمیه مرحله اول را مهر و امضا کرده اند.

کد خبر c69c6fedd8ee40e68d54b8149f17fe2a

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 14 =