منصور انصاری



هنوز وارد 60 سال سن نشده است، در سال 1356 دیپلم می گیرد و همان سال برای ادامه تحصیل در رشته مهندسی علوم کشاورزی وارد دانشگاه مازندران می شود. این در حالی است که از 1358 با جهاد سازندگی همکاری خود را آغاز کرده است و در حین کاری پر مشغله و 8 سال بعد از اتمام دوره مهندسی، تحصیل در دانشگاه تربیت مدرس را ادامه می دهد که در سال 1371 فوق لیسانس می گیرد. در ادامه باز هم در حالی که در شغل های متعدد و متفاوت دولتی جابجا می شود، در سال 1373 برای اخذ دکترای تخصصی رشته علوم کشاورزی در دانشگاه علوم و تحقیقات تهران پذیرفته و این تحصیل 4 سال به طول می انجامد تا در سال 1377 در رشته دکترا فارغ التحصیل می شود. در همین ایام یعنی در فاصله سال های 1358 که وارد جهاد سازندگی می شود تا مدیرکل منابع طبیعی استان گلستان، معاونت جهاد سازندگی مازندران، قائم مقام رئیس سازمان جنگل ها و مراتع کشور در ستاد شمال (چالوس)، شهردار منطقه 22 تهران و رئیس محیط زیست شهرداری تهران، توأمان مشغول تحصیل بوده است. گفته می شود این امکان را داشته است که سمت های دولتی و غیر دولتی را متناسب با دوره های تحصیلی خود انتخاب کند. البته ایشان حتی به وزارت کشور به عنوان معاون وزیر هم می رود، معاون وزیر جهاد کشاورزی نیز بوده است و شغل های متعدد دیگر. اینک دکتر علی محمد شاعری نماینده مردم مجلس دهم است و البته رئیس کمیسیون کشاورزی در شرایطی که کشاورزی کشور به رغم موفقیت های بی سابقه و بسیار، هنوز در حوزه اقتصاد درمراحل عسرت به سر می برد و به رغم تمامی توجهات رئیس جمهوری و معاون اول ایشان، دکتر جهانگیری و همچنین مساعی مهندس حجتی برای جبران غفلت های تاریخی نسبت به این بخش عمده نتوانسته است در جایگاه واقعی خود به نسبت آنچه که در اقتصاد کلان کشور انجام داده و می دهد قرار گیرد. در واقع اگر ملاک توجه و  بی توجهی و یا رعایت عدالت و بی عدالتی در اقتصاد کلان را به نسبت نقش هر کدام از بخش ها در تامین ثروت ملی و ارزش افزودهGDP، مورد بررسی قرار دهیم، کشاورزی و کشاورزان کشور مظلوم واقع شده اند و عدالت درمورد آنان رعایت نشده است. استدلال ساده ولی متقن اقتصادی اینکه کشاورزی در مجموع شاخص های تعریف شده حداقل 14 درصد اقتصاد کلان است، اما در هیچ یک از عرصه ها اعم از اعتبارات، تسهیلات، بودجه و امکانات حتی به نصف این میزان مورد توجه قرار نگرفته است تا آنجا که گفته می شود حداکثر 4 درصد از کل موارد فوق در اقتصادکلان به کشاورزی اختصاص می یابد. کشاورزی حتی در شاخص های دیگر، مانند جایگاه آن در سایر قوا از جمله قوه مقننه بسیار کمتر مورد توجه است کما اینکه از دیرباز تاکنون، نمایندگان قدرتمند و با نفوذ به کمیسیون کشاورزی نرفته و نمی روند و مدیریت یا آیین نامه ای نیز وجود ندارد که «کمیسیون کشاورزی، منابع طبیعی و آب» مجلس با حضور نمایندگان با نفوذ الزاما تقویت شود، لذا همواره و در تمامی دوران های گذشته مجالس دهگانه، این کمیسیون هرگز در جایگاه مدافعی قوی از کشاورزی کشور چه به لحاظ نظری و چه عملی نبوده است. غالبا نمایندگان این کمیسیون رای محور هستند و به صورت تام و تمام به حوزه¬های انتخابیه خود در جزء توجه دارند و بیشتر خبرزده و دنبال انعکاس تصویرشان در صدا و سیما می¬گردند و کار زیادی به ساختار کلان کشاورزی کشور ندارند و حتی شده، به اخبار سست و عامیانه نادرست همانند مرغ هورمون دار و وجود آرسنیک در برنج¬های خارجی و شایعاتی از این دست که پایه و مایه عام و غیر تخصصی دارند دامن می-زنند که اسمشان در روزنامه¬ها و یا سایر خبرگزاری¬ها انعکاس یابد. ایشان به رغم اینکه کم و بیش در رشته کشاورزی یا محیط زیست تحصیل کرده¬اند، صاحب نظر یا نظریه پرداز در کشاورزی نبوده و نیستند. چه شود یک موضوع کشاورزی سوژه رسانه¬ها شود تا این گروه از نمایندگان هم وارد معرکه خبری شوند. غالبا بدون اینکه بدانند به نفع کشاورزی سخن می-گویند یا خیر، ملعبه دست رسانهها و خبرهای جناحی می شوند. اگر این تحلیل را باور ندارید در اولین نشست کمیسیون جدید، موضوع پژوهشی را در باره نمایندگان کمیسیون کشاورزی مجلس و رسانهها طی ده سال گذشته در دستورکار قرار دهید و به پژوهش های مجلس ارائه دهید، نتیجه آن برای خودتان، مجلس، دولت و مردم درسآموز خواهد بود. ضعف این نمایندگان در طول ادوار گذشته تا آنجا بوده است که اگر حسب فشارهای متعدد افکار عمومی و البته بعضی از مجلات تخصصی بخش کشاورزی قوانینی چون نظام دامپروری و قانون موسوم به انتزاع یا افزایش بهره¬وری نیز تصویب شده است که به دولت هم ابلاغ شده، حتی یک بار هیچ مسئول یا وزیری را مورد پرسش قرار ندادهاندکه چرا مفاد این قانون از صدر تا ذیل اجرا نمی شود، اگر هم استیضاح یا پرسشی صورت گرفته مربوط به حوزه انتخابیه، آن هم در سال¬های آخر دوره مجالس بوده و ابعاد ملی نداشته است که غالبا این نوع برخوردها برای امتیازگیری و کسب رای مجدد از حوزههای انتخابیه است. مصادیق فراوانی از جمله آخرین مورد بارز آن یعنی حکایت «یقه درانی یا سینه چاکی» دیده می شود. اگر هم در سطوح کلان کشاورزی موضوعاتی از سوی این کمیسیون ها مطرح شده است در انتها به ناکجاآباد و قاچاق دام و قضایایی از این دست انجامیده است که حکایت ها را همه می دانند وگفتن ندارد. اعضای این کمیسیون در ادوار گذشته نتوانسته یا نخواسته اند خود را به قد و اندازه کشاورزی کشور برسانند و ارتقا دهند و برعکس، همیشه در پس شایعات و اخبار و موضوعات زودگذر و غیر ماندگار حرکت کرده اند. مرغ و تخم مرغ و گوشت قرمز و شیر و برنج و حبوبات و ... را وقتی که قیمت آنها به زعم آنان بالا رفته خبری کرده اند ولی کمتر به ریشه¬های تولیدات کشاورزی و دامپروری و بحرانهای درونی آنها توجه داشتهاند. می توان به جرات گفت طی 15 سال گذشته هیچکدام از نمایندگان کمیسیون کشاورزی مجلس در هیچ مجله تخصصی جدی یا غیر آن یک مقاله تحلیلی مشروح توأم با دیدگاه و نقطه نظر یا چیزی شبیه این نداشتهاند. غالبا این نمایندگان گوش خوابانده اند که خبری در مورد یک کالای کشاورزی در صدر قرار بگیرد تا آنان نیز خود را به سوژه برسانند و نخودی در آش بیندازند و بگویند ما هم در پختن این آش ایفای نقش کرده¬ایم. این نمایندگان برعکس سایر نمایندگان کمیسیون های مجلس که با مطبوعات تخصصی بخش خودشان ارتباط منظم و سازمان یافته دارند و در تعاملی دو سویه بسیاری از مفاهیم و مسائل در سطح ملی را به جامعه مخاطب خود میرسانند، ارتباطی با بالغ بر 50 مجله تخصصی بخش کشاورزی نداشته و ندارند. طبعا چنین کمیسیونی که ا ز این طریق ارتباطی زنده، ارگانیک، مضمونی، سازمان یافته و سراسری با جامعه مخاطب خود یعنی کشاورزان کشور ندارد، لامحاله به عنوان کمیسیونی بی سنگر که قدرت دفاعی ندارد و به مثابه پاره سنگی در کشمشهای اجتناب ناپذیر جناحهای مجلس و برای تحقق برنامههای سایر کمیسیونها مورد استفاده قرار می-گیرد و از ایفای نقش واقعی خود یعنی دفاع از کیان کشاورزی کشور و کشاورزان در سطح کلان غافل میشود. ذکر مصادیق متعدد در حوزه این نوشته نمیگنجد، ولی این همه را گفتیم که به اصل بحث این نوشته بپردازیم. باید گفت به نظر نمیرسد دکتر علی محمد شاعری هم که وصفش در مطلع این مطلب آمد، دلسوختۀ عُسرت کشاورزی کشور باشد، بلکه گویا سودای شهرت و البته وزارت در دولت آینده، چه روحانی باشد و چه نباشد را دارد زیرا هر چند فرهیخته کشاورزی است ولی در ابتدا، حضور و ظهور خود را در صدا و سیما و با طرح سطحی چند موضوع عامه پسند، تکراری و کسالتآور همچون خشک شدن دشتها، بروز ریزگردها و قضایایی از این دست که الزاما موضوعات درونی کشاورزی کشور نیستند اعلام کرد. این موضوعات بالغ بر 10 سال است که در دشوارترین شرایط کار مطبوعاتی توسط بعضی مجلات تخصصی مطرح شدهاند. در آن هنگام آقای دکتر شاعری که پست دولتی داشت و میتوانست با صدای بلندتر به آنان بپردازد، نپرداخت و نگفت، حالا دیگر تکرار این موضوعات، بدون ارائه راه حل، برنامه و یا پیشنهاد برای تصویب قوانین جدید چه دردی از کشاورزی کشور دوا میکند؟ گرچه ممکن است این قضاوت زود هنگام باشد ولی باید گفت «سالی که نکوست از بهارش پیداست»! ایشان هم برای بهبود  وضعیت کشاورزی کشور به مجلس و به ویژه به کمیسیون کشاورزی نیامده اند. آنچه که در این نوشته ذکر شد نه برای این است که حتما ایشان گوش دهند، که نمیدهند، بلکه برای ثبت در تاریخ است که فردا گفته نشود کسی نگفت وگرنه ما توجه و عمل می¬کردیم! 


کد خبر 8281fdaa03a8410badd818b1f797aa85

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 2 =