فرزانه طهرانی: بارزترین ویژگی کاندیدای 58ساله تصدی وزارت جهادکشاورزی، برای احراز این سمت سابقه پنج سال مدیریت این بخش در دولت هفتم و هشتم است. محمود حجتی که طبق جداول آماری این حوزه در دوران مدیریت خود عملکرد مثبتی به یادگار گذاشته است؛ مقابله با واردات و بالابردن امنیت غذایی از طریق احیای کشاورزی را از اولویت های برنامه خود می داند.  هرچند محمود حجتی توانست کشاورزی را با رشد 4/3  درصد سالانه به اسکندری وزیر دولت نهم تحویل دهد اما برخی کارشناسان، دلیل توفیق او را بارش های مناسب و مواجهه با ترسالی در آن ایام می دانند. آنها معتقدند: حجتی، فرد عمران خوانده ای که چندان اطلاعی از کشاورزی ندارد، در دوره مدیریتش اقلیم به کمکش آمد و موجبات معرفی مجدد او را فراهم آورد. اما اکنون که ایران به تایید ناسا گام در یک دوره خشکسالی 30ساله و خطر بیابانی شدن می گذارد؛ حجتی نمی تواند توفیقی در بخش کشاورزی به دست آورد.  از سوی دیگر هستند تحلیلگرانی که بر مدیریت مورد تایید او تاکید دارند. آنها می گویند: درست است که حجتی کشاورزی خوانده نیست اما فن و رموز یک مدیریت قاطع را می داند و همین ویژگی هم در دوره قبل موجب شد واردات کشاورزی کنترل شده و به سمت خودکفایی در بسیاری از محصولات پیش رویم.  اما در این بین کاندیدای دور یازدهم وزارت جهادکشاورزی با ارایه برنامه ای منسجم سعی در جلب نظر مخالفان داشته و بر جان بخشیدن دوباره به تولید کشاورزی تاکید دارد.

    تصمیم گیری روزانه ممنوع
    محمود حجتی همچنین در گفت وگو با «شرق» چرخش تصمیمات نادرستی که در دولت نهم و دهم گرفته شده بود را حتمی می داند و در نقد سیاست های دو دولت قبل اظهار می کند: «وظیفه دولت دفاع از حقوق تولیدکننده است، به همین جهت مسوولان باید با سیاست های تعرفه ای بازار را در کنترل خود داشته باشند و از منافع کشاورزان حمایت کنند. ولی متاسفانه در دو دولت قبل سیاستگذاری صحیح و نظام یافته ای وجود نداشت و سیستم به صورت منفعل اداره شده و تصمیم گیری ها روزانه گرفته می شد.»  وی خاطرنشان می کند: «دولت در سال های گذشته با در اختیار داشتن دلارهای نفتی بدون در نظر گرفتن مصالح اقتصاد کشور و غافل از اینکه چه بر سر تولید خواهد آمد، درها را به روی محصولات وارداتی گشود. دولت با تورم بالا و افزایش مداوم هزینه های تولید در داخل، واردات بدون تعرفه انجام داد و زمانی که با اعتراض مواجه شد سرانه مصرف را اضافه و کم کرد. این اشتباهات تاریخی وزارت جهاد کشاورزی بخش عظیمی از تولید کشور را از بین برد.»  حجتی در پاسخ به این پرسش که آیا باید درها را به روی محصولات خارجی بست می گوید: «معتقدم نباید با واردات و مبادله با دیگر کشورها مخالفت کرد برعکس باید حداکثر تعامل را با دنیای خارج داشته باشیم ولی در چارچوب پذیرفته شده ای که در همه کشورهای جهان حاکم است. واردات باید به گونه ای انجام شود که تولید داخل آسیب نبیند.»
    نامزد وزارت جهاد کشاورزی دور یازدهم همچنین در برنامه ارایه شده به مجلس بر کشاورزی دانش بنیان تاکید کرده و می افزاید: «رویکرد توسعه بخش کشاورزی و منابع طبیعی متضمن توسعه تحقیقات کاربردی و انتقال دانش فنی و فناوری های نوین در راستای حفظ و بهره برداری پایدار و بهینه از منابع تولید است که در بستر سیاست های حمایتی هدفمند و رقابت پذیرشدن کسب وکار اقتصادی شدن تولید را به ارمغان می آورد.»

    دلیل انتخاب حجتی چه بود؟
    به گفته عبدالغفار شجاع نماینده ادواری مجلس آنچه سبب انتخاب حجتی به عنوان وزیر جهادکشاورزی شده است حضور اکثریت جهادی ها در وزارتخانه و اقلیت کشاورزی هاست.
    وی توضیح می دهد: <<اکثر مدیران بخش های میانی و کارمندان از وزارت جهادسازندگی به وزارتخانه ادغامی پا گذاشته و به دلیل نفوذ بالای آنها، یک فرد جهادی برای تصدی این بخش انتخاب شد.»  شجاع در ادامه می گوید: «در حال حاضر بخش کشاورزی حالت فرد نیمه جانی را دارد که در صورت نبود پزشکی حاذق، جان سالم به در خواهد برد. توجه به این نکته که رشد کشاورزی در سال های دولت نهم و دهم 1/4  درصد بوده در حالی که طبق پیش بینی ها باید به 6/5  درصد می رسید؛ گویای ضعف این بخش است.»  این کارشناس اقتصادی اضافه می کند: «در میان زیرمجموعه های کشاورزی، بخش زراعت به عنوان مهم ترین زیرمجموعه این حوزه در برنامه چهارم فقط0/12  درصد رشد کرد و رشد بخش باغبانی هیچ گاه به بالای 3/4  درصد نرسید.»  شجاع با بیان اینکه «85 درصد این بخش، خصوصی است» متذکر می شود: «در این سال ها سرمایه گذاری کشاورزی به بیش از 5/4 درصد ارتقا نیافت که همه این اتفاقات در اثر سوءمدیریت ایجاد شده است.>>  او تاکید می کند: «در چنین شرایطی که کشاورزی بیش از هر دوره دیگر ضعیف شده است؛ تنها انتخاب فردی که به حوزه مزبور اشراف داشته باشد می تواند این بخش را از بحران خارج کند.»

    دولت هشتم واردات را تراز کرد
    دولت قبل با سیاستگذاری های نامناسب در بخش کشاورزی قانون اساسی را زیر پا گذاشت و علاوه بر اینکه با تصمیمات غیرکارشناسی به استقلال کشور ضربه زد امنیت غذایی را نیز با مخاطره مواجه کرد. عملکرد بخش کشاورزی در این دولت جای دفاعی را باقی نگذاشته است و با بررسی هر یک از زیربخش ها انبوهی از ضعف ها و ناکارآمدی ها مشاهده می شود. غلامرضا صحراییان قائم مقام وزیر جهاد کشاورزی در دولت هشتم ضمن بیان مطالب فوق می گوید: «به خاطر دارم در دولت هشتم سال 81 یا 82 بود که تراز تجاری بخش حتی به صفر رسید یعنی میزان ارزی که برای واردات صرف شد به همان میزان از محل صادرات ارزی عاید کشور شد. اما متاسفانه در سال های گذشته تراز تجاری بخش کشاورزی همواره منفی بوده و این به معنی ضربه شدید به تولیدات بخش کشاورزی است.»  او در پاسخ به اینکه آیا دلیل اوج گیری واردات در دو دولت قبل بروز خشکسالی نیست تصریح می کند: «خشکسالی عارضه ای نیست که منحصر به سال 87 باشد. ما در دولت آقای خاتمی با خشکسالی هایی به مراتب سخت تر از خشکسالی سال گذشته مواجه می شدیم اما هیچ گاه تولید تا این حد کاهش نیافته بود. بی توجهی وزارت جهاد کشاورزی به آنجا رسید که محصول پرتقال که در تولید آن دارای مزیت هستیم و جزو بزرگ ترین تولیدکنندگان مرکبات محسوب می شویم نیز به کشور وارد شد و باغداران را به ورشکستگی رساند.»

 

کد خبر 24640

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 8 =