از تفاوت ها تا تعاملات تولید، تامین، عرضه، توزیع، نیاز، تقاضا و مصرف در زنجیره مزرعه تا سفره

مجید حسنی مقدم - عضو هیات علمی سازمان تحقیقات کشاورزی

عرضه و تقاضا  بعنوان دو رکن اصلی بازار محسوب می شوند  اما برای داشتن نگاهی عملیاتی و کاربردی ، ضروریست به اجزای جزئی تر تشکیل دهنده آنها توجه کنیم. یعنی طرف عرضه خود شامل چهار بخش: تولید، تامین ، عرضه و توزیع  و همچنین طرف تقاضا  شامل چهار بخش: نیاز، خواسته ، تقاضا و مصرف . از این رو به جهت امتناع و دوری از بروز چالش ها در مدیریت و تنظیم بازار ، لازم است درک و فهم دقیق تفاوت ها و در عین حال ارتباط و پیوستگی بین این مفاهیم تبیین شود. تفاوت بین تولید و تامین، تفاوت بین عرضه و توزیع و نهایتا تفاوت بین نیاز، تقاضا و مصرف.
  تولید بعنوان اولین حلقه در زنجیره ارزش، مهمترین پیام و اطلاعات برای برنامه ریزی و تنظیمات خود را از بخش تقاضای بازار می گیرد.  تقاضا در نظام بازاریابی زاییده نیازها و خواسته های انسان است.(خواسته بعنوان شکل برآوردن نیاز و تقاضا به عنوان توانایی رفع خواسته) به همین خاطر گفته می شود بازاریابی قبل از تولید در مزرعه شروع می شود زیرا تولیدکننده باید بداند چه محصولی، چه زمانی و به چه میزانی تولید نماید برای براوردن چه خواسته و نهایتا چه تقاضایی. بازاریابی را بعنوان هنر و علم تشخیص نیاز، خواسته و تقاضای فعلی و آینده و سپس خلق و تولید محصولاتی که تامین کننده نیازها می باشد، می شناسند، لذا برای کمک به پاسخ  سوالاتی که بدلیل نقص اطلاعات می باشد و همینطور شرایط خاص تولیدات کشاورزی ( با ریسک ها و عدم حتمیت های  مختلف) بمنظور مدیریت کسری و مازاد تولید،  به محرک هایی برای حرکت و نگهداری مناسب تولید در زنجیره نیاز می باشد که حلقه های تامین، عرضه و توزیع این نقش را ایفا می نمایند. 
تامین مرحله ای است که نقش متعادل کننده بین تولید و بازار را با شناخت از تولید ، نیاز و تقاضا ، بمنظورتامین کسری و همچنین فراهم کردن امکانات برای نگهداری مازاد تولید در زمان عدم نیاز بازار را برعهده دارد. 
حلقه بعدی عرضه است که بعنوان مرحله اول ورود کالا به بازار شناخته می شود که حجم و زمان ورود به بازار را  تعیین می کند. اصطلاحاتی مانند عمده فروشی، پخش شاهرگی ، کسب و کار بی تو بی،بنکداری و... در این مرحله قرار دارد. اما توزیع بعنوان حلقه دوم بازار، یکی از ابزارهای مهم بازاریابی می باشد که به آن پخش مویرگی، خرده فروشی و کسب و کارهای بی تو سی  هم گفته می شود که فرایند انتقال کالا به مصرف کننده نهایی را برعهده دارد. بیشترین کسب و کارها در این بخش قراردارند و از اهمیت بالایی برخوردار است . به همین خاطر گاها گفته می شود ایده خوب برای توزیع مهمتر از ایده خوب برای تولید محصول می باشد. بعضاً اتفاق می افتاد که عرضه به اندازه کافیست، اما بواسطه اینکه توزیع وظیفه انتظام بخشی جهت دسترسی به محصول در زمان و مکان مناسب را بدرستی اجرا نمی کند،.  البته با توجه به توسعه پلت فرم های ( سکوهای) اینترنتی و فروشگاه‌های زنجیره ای در  مواقعی مرحله عرضه و توزیع را بصورت توامان انجام می دهند. هرچندکه در حال حاضر  سهم بازار آنها عدد معنی داری نمی باشد.
نیاز و تقاضا نیز در بازار همانطوری که بیان شد دارای تفاوت معنی داری می باشند، نیاز یک محرومیت درک شده است که ذاتی و اساسی و همیشه وجود دارد اما تقاضا، خواسته های برگرفته از نیاز است که با توان خرید همراه می شود. از اینرو تقاضا وابسته به شرایط اقتصادی، توان مالی و ترجیحات فردی است. هفت عامل شامل: قیمت محصول، درآمد خریدار، سلیقه ترجیحات و اولویت های خریدار، انتظارات خربدار، جایگزین های موجود، قیمت کالاهای مرتبط و اندازه بازار بر تقاضا موثر است.
مصرف نیز که بعد از مرحله تقاضا قرار دارد، همواره کمتر و یا حداکثر مساوی تقاضا می باشد و به لحاظ زمانی نیز می تواند نزدیک و یا دور از تقاضا قرار گیرد. در شرایط معمول و آرامش بازار تفاوت این دو در حداقل ممکن ، اما با توجه به انتظارات تورمی و کارکرد بازار، مصرف و تقاضا می توانند فاصله معنی داری با یکدیکر داشته باشند و در واقع مشکلات از همین جا شروع می شود و نیازمند اجرای سازوکارهای مناسب سیاستی و اجرایی برای مدیریت آن می باشد.
لذا درک کلمات کلیدی و تفاوت آنها در بازاریابی، نگاه ما به بازاریابی و در نتیجه اتخاذ تصمیمات استراتژیک،  بازاریابی را تحت تاثیر قرار می دهند. معمولا در برنامه ریزی ها برای تامین کالاها و محصولات،  سیاست گذاران در اکثر مواقع میزان تولید، نیاز و مصرف را مورد توجه قرار می دهند اما همانطوری که بیان شد حلقه های عرضه، توزیع و بویژه تقاضا و طبیعتا سیاست های قیمتی به عنوان بستر اجرای هر نوع سیاست گذاری در تولید و بازار بسیار مهم و اثرگذار می باشند.

کد خبر 55568

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 15 =